، دوباره نزدیک انتخابات ریاست جمهوری شد و محمود احمدینژاد آتش توپخانه خود را سنگین کرد. رئیس دولتهای نهم و دهم که علاقه عجیبی به انتخابات دارد در هفتههای اخیر مواضعی گرفته که از آنها، شتاب او برای حرکت به سمت رادیکالیسم برداشت میشود. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام این روزها حرفهایی میزند که حتی از زبان برخی دشمنان جمهوری اسلامی در خارج از کشور هم شنیده نشده است.
داستان ادامه دار احمدی نژاد و میدان ۷۲
با نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰، محمود احمدینژاد به فعالیتهای خود شدت بخشیده است. او که در ماههای گذشته با نامهنگاری به برخی شخصیتهای معروف جهان از آنجلینا جولی گرفته تا دونالد ترامپ، تلاش داشت به نوعی خبرساز باشد و پس از آن به گفتوگو با برخی شبکههای خارج از ایران پرداخت تا به صدر خبرها بازگردد، حالا رو به دیدارهای مردمی و اظهارات جنجالی آورده است.
این روزها میدان ۷۲ نارمک به محلی برای حضور طرفداران احمدینژاد و گرفتن فیلم و عکس از آنان و دعوتشان از به قول خودشان "رئیسجمهور دلها" شده تا به گفته رسانههای وابسته به احمدینژاد، او به عنوان ناجی مردم ایران از چراغ جادو بیرون بیاید و مشکلات کشور را برطرف کند.
از طرفی خود احمدینژاد هم طبق روال هشت سال حضورش در پاستور تلاش میکند با توجه به مشکلات اخیر اقتصادی کشور و وضع سخت معیشتی مردم، با اظهاراتی عوامپسندانه و به میان کشیدن ماجرای فقر و غنا و ایجاد دوگانه سادهزیستی و اشرافیگری نظر طبقات فرودست را که بیشترین ضربه را در دولت او متحمل شدند، باز هم به خود جلب کند.
همچنین احمدینژاد در گفتوگوهایش، با نشان دادن چهرهای دموکرات و موافق آزادیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی از خود، روی طبقه متوسط و قشر خاکستری جامعه هم حساب باز کرده است. به طور مثال از شجریان سخن میگوید، پای آواز حبیب را به میان میکشد، به نبود آزادی بیان اعتراض میکند و... اظهاراتی که با روش ومنش او در هشت سال دوران ریاستش بر دولتهای نهم و دهم چندان سازگار به نظر نمیرسد.
تلاش برای تبدیل شدن به اپوزیسیون
از سوی دیگر اخیرا در اقدامی جدید با سخنانی که نوک پیکانشان به سمت کلیت نظام جمهوری اسلامی نشانه رفته تلاش میکند حتی مخالفان جمهوری اسلامی یا به اصطلاح اپوزیسیون را هم از خود خشنود سازد. موضوعی که ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا ششم اردیبهشت در گفتوگو با ایران به آن اشاره میکند و میگوید: مواضعی که احمدینژاد در یکی دو ماه اخیر اتخاذ کرده نشان میدهد که نمیخواهد صلاحیتش تایید شود و او در پی شکل جدیدی از اپوزیسیون داخلی است.
البته احمدینژاد سابقه هنجارشکنی را چه در دوران ریاستش بر دولت و چه پس از آن داشته است. مانند اصرار او بر انتخاب اسفندیار رحیممشایی به عنوان معاون اول دولت دهم که با مخالفت رهبر انقلاب مواجه شد اما وی تا زمانی که نامه رهبری منتشر نشد این موضوع را به تعویق انداخت. یا خانهنشینی یازده روزهاش به خاطر تلاش ناکامش دربرکناری حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت و مخالفت رهبر انقلاب با این موضوع.
احمدینژاد در سال ۹۶ هم با وجود اینکه رهبر انقلاب به گفته خودشان پس از ملاقاتی خصوصی او را از حضور در انتخابات ریاست جمهوری منع و حتی از "پشت بلندگو" هم این موضوع را اعلام کردند، باز هم در انتخابات ۹۶ ثبتنام کرد تا برای بار سوم به صورت علنی خود را روبروی رهبر انقلاب نشان دهد.
همچنان علیه چپ و راست
البته احمدینژاد مشی خود در چهار سال دوم دولتش را حفظ کرده و با کوبیدن هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا سعی میکند خود را خارج از جناحبندیهای سیاسی ایران نشان دهد. او معتقد است که اصلاحطلبان و طرفداران دولت اعتدال چون خود را بازنده انتخابات ۱۴۰۰ میدانند به دنبال تعویق انتخابات و ایجاد فرصت بازیابی برای خود هستند و اصولگرایان برای آن که نام کاندیدای مورد نظرشان از صندوق بیرون بیاید، مشارکت پایین مردم در انتخابات را دنبال میکنند. او بیان میکند که هر دو جناح سیاسی کشور به دنبال کنار گذاشتن مردم از عرصه تصمیمگیری هستند.
احمدینژاد سوم اردیبهشت در جمع طیفی از مردم اردبیل با مدعی میشود: یک طرف دنبال این است که به بهانه تشدید کرونا، انتخابات را عقب بیندازد تا فرصت پیدا کند و شرایط را به نفع خود تغییر دهد. طرف دیگر هم دنبال این است که در سایه کرونا و مشارکت پایین مردم، نامزد خود را از صندوق دربیاورد.
او در این اظهارات تلویحا به محمدباقر قالیباف که چندین دوره کاندیدای ریاست جمهوری شده و رای نیاورده حمله میکند و میگوید: اینها یک برنامه و پازل برای کشور دارند و یک قطعه اصلی این پازل آن کسی است که اینها میخواهند در این انتخابات بیرون بیاورند. یک فرد خاصی دارند که میخواهند به هر قیمت او را بیرون بیاورند ولو مردم ۱۰ بار رای ندهند. اینها میگویند این کرونا فرصت خوبی است و وقتی آمار کرونا بالا میرود دیگر این نارضایتی مردم و عدم مشارکتشان دیده نمیشود.
یک تیر و چند نشان
ادبیات احمدینژاد در ماههای اخیر به گونهای است که بدون نام بردن از شخص یا گروه خاصی تلاش میکند به گونهای سخن بگوید که با یک تیر چند نشان بزند. به طور مثال تیغ تیز انتقادات او در جایی تندتر میشود و ادعا میکند: جزیره خریدهاند تا درصورت جوشیدن خشم ملت به آنجا فرار کنند.
حالا این که مخاطب او چه کسانی هستند واضح نیست اما علیمحمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ششم اردیبهشت درگفتوگو با ایلنا، در واکنش به این اظهارات تاکید میکند: آنهایی که جزیره خریداری کردهاند باید بسیار کلهگنده و شناختهشده باشند تا بهشان جزیره بفروشند. اگر چنین افرادی وجود دارند، قوه قضائیه باید آنها را معرفی کند و بگوید این جزیره کجاست که خریداری شده است زیرا بروز چنین خبرهایی لطمه شدید به کشور میزند.
نمازی اضافه میکند: این اخبار عجیب توسط آقای احمدینژاد که در حال حاضر هم کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری است مطرح میشود که ساده نباید از کنار این قضیه گذشت چرا که اگر واقعا ایشان راست گفته باشد باید تشویقشان کرد که اطلاعرسانی درست کرده است اما اگر اشتباه میکند و دروغ میگوید باید برخورد شود.
احساس کاذب محبوبیت
موضوع دیگری که احمدینژاد و اطرافیانش بر آن دامن میزنند محبوبیت اوست تا جایی که معتقدند اگر کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ شود در مقابل هر رقیبی، با رای بالا انتخاب خواهد شد. اما محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نظر دیگری دارد. او هفتم اردیبهشت در گفتوگو با خبرآنلاین درباره حرفهای اخیر احمدینژاد مبنی بر اینکه برخی مسئولان جزیره خریده اند تا به آنجا فرار کنند، گفت: فرمایشات آقای احمدینژاد در طول این سالها، به حدی رنگ باخته که اگر او بدتر از این نوع اتهامها را هم مطرح کند، نه کسی باور میکند و نه او را میستاید. بلکه اعتبار و منزلت محدود وی، نزد افکار عمومی روز به روز کمتر و کمتر میشود.
بسیاری از ناظران هم بر این موضوع تاکید دارند که با توجه به تجربه منع احمدینژاد از حضور در انتخابات ۹۶ و ثبتنام و احراز نشدن صلاحیتش، او میداند که اگر باز هم کاندیدا شود صلاحیتش از سوی شورای نگهبان احراز نخواهد شد و با این حرفها و فضاسازیها تلاش میکند در افکار عمومی را که با توجه به کارنامه ناموفق او در دوران ریاستش بر دولت، نگاه مثبتی به وی ندارند، به سمت خود متمایل کند و هزینههای رد صلاحیت احتمالیاش را بالا ببرد.
در همین زمینه عطریانفر میگوید: مشکل آقای احمدینژاد "دیده شدن" است. به هر رنگ و رو و ریا، او به خود حق میدهد برای پاسخ گفتن به تمنیات درونی و آرزوهای روحی و روانی خود، سخنانی را که نوعا التزامی به صحت و درستی آن ندارد، مطرح میسازد. خداوند عاقبت این نوع انسانها را که تمام حقیقت و واقعیات روزگار خویش را در آئینه خودشیفتگی و خودباوری بی بنیاد خود میبینند، بخیر کند.
شهریار حیدری نائبرئیس کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم در این باره پنجم اردیبهشت در گفتوگو با ایلنا، با بیان اینکه صحبتهای رئیسجمهور پیشین در خصوص خرید جزیره از سوی مسئولان جمهوری اسلامی، جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد، اظهار میکند: آقای احمدینژاد حرفهای عجیب و غریب زیاد میزند و میخواهد متفاوتتر از دیگران باشد؛ به همین خاطر اینگونه صحبت میکند.
حیدری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه مردم چنین اظهار نظرهایی را از سوی افرادی که روزی مسئولیت داشتند باور میکنند، تاکید میکند: واقعیت این است که دادستانها در کل کشور میتوانند به صورت مدعیالعموم به این موضوعات ورود کنند؛ معتقدم دستگاه قضائیه مسئولیت دارد که به این موارد ورود کند و اساسا این نقد وجود دارد که چرا ورود نمیکند؟ این کار مصداق تشویش اذهان عمومی است. دستگاه قضائی ورود کرده و صحت و سقم موضوع را پیگیری کند.
تلاش برای نزدیکی به رئیسی
اما به گفته عبدالرضا داوری که تا همین چند وقت پیش جزو حلقه اصلی یاران احمدینژاد به حساب میآمد و مدتی است علیه او دست به افشاگری میزند، معتقد است که احمدینژاد تلاش دارد با ایجاد روابط حسنه با رئیس قوه قضائیه برای خود و اطرافیانش مصونیت ایجاد کند. داوری حتی مدعی میشود که اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی دو یار غار و البته محکوم احمدینژاد با رئیسی رابطه خوبی دارند و به همین دلیل دیگر در زندان نیستند.
در اظهارات احمدینژاد هم سید ابراهیم رئیسی تنها شخصی است که احمدینژاد در این هفتهها مستقیما نام او را در سخنانش آورده و جوری از وی سخن گفته که این گونه برداشت شود تنها شخصی که در نظام با او مشکلی ندارد رئیسی است.
احمدینژاد در همان سخنرانی سوم اردیبهشت، در بخش دیگری از صحبتهای خود به نوعی به منع شدن خودش از کاندیداتوری در انتخابات اشاره و تصریح میکند: به شما بگویم که اینها همه را کنار میگذارند به جز نفرات خودشان. به بعضیها گفتهاند نیا نیا نیا. من به نظرم میرسد به آیتالله رئیسی هم میگویند نیا. ممکن است حالا آقای رئیسی فردا بیاید و بگوید من کاندیدا نیستم و فلان، ولی ما میدانیم موضوع چیست.
وی در توضیح این ادعای خود عنوان میکند: به او هم میگویند نیا؛ چرا؟ برای اینکه میخواهند همه را کنار بگذارند چون آن فرد خاص باید رای بیاورد. اینها میخواهند انتخابات زود برگزار شود که در همین فضای کرونا کارشان را بکنند.
حمله به تصمیمات کلان و نهادهای نظام
همچنین احمدینژاد مثل گذشته تلاش میکند راهکارهایی برای فقرا ارائه دهد اما همچنان نوع حساب و کتابش مشکل دارد. او ۲۲ فروردین در دیدار با جمعی از مردم استان سمنان، پنهانکاری در اتّخاذ تصمیمات کلان و انعقاد قراردادها را نتیجه ارزش قائل نبودن برای مردم و حذف تدریجی آنان از عرصه تصمیمگیری برمیشمرد و میافزاید: باید حکومت، دولت، مجلس و نهادها را به ملت برگردانیم. ثروت نهادها سر به آسمان زده است در حالی که به این همه ثروت و شرکت نیازی ندارند و باید آنها را به مردم برگردانند. اگر ثروت بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام (ره) در بین مردم به طور مساوی توزیع شود، هیچ فقیری باقی نخواهد ماند!
با این وجود داوری باز هم درباره برخی مفاسد یاران احمدینژادی و دستاندازی به بیتالمال با حمایت او ادعاهایی را مطرح میکند. به طور مثال چهارم اردیبهشت، داوری در گفتوگو با اعتماد عنوان میکند: مجموعه احمدینژاد آلوده به فساد اقتصادی است. حکم آقای بقایی را ببینید. مداخلات آقای بقایی و دهها هزار سکهای که در دوره آقای احمدینژاد گرفته شده و سرنوشت نزدیک به دو هزار سکه معلوم نیست.
از سوی دیگر مصداق "اینها"یی که احمدینژاد در سخنانش عنوان میکند مشخص نیست اما وقتی از "ملت" حرف میزند مشخصا به خودش اشاره دارد و خود را با ملت یکی میپندارد. او یکشنبه پنجم اردیبهشت در دیدار جمعی از مردم ورامین، پیشکسوتان ورزش قهرمانی و صنف قهوهخانهداران با حمله به تفاهمنامه همکاری ایران و چین که تصمیم نظام بوده، بیان میکند: من معتقدم در محتوای توافق با چین اگر چیزی به نفع ملت بود، حتما در بوق و کرنا می شد. میگویند یک موافقتنامه کلیست. در دنیا موافقتنامه کلی را به سرعت منتشر میکنند چون تعهدی ندارد. وقتی منتشر نمی شود یعنی تعهداتی در آن وجود دارد. اگر مسئولین هزار بار هم تکذیب کنند، ملت باور نمی کند.
پیش به سوی تندروی
احمدینژاد به یاد دوران "بگم بگم"های معروف خود در این روزها هم همچنان از افشاگری سخن میگوید و وعده میدهد که با نزدیک شدن به انتخابات ناگفتههای دیگری را عنوان خواهد کرد. او نشان داده که در فضاسازی رسانهای و بازی با افکار عمومی تبحر دارد اما با توجه به کارنامهاش و اظهاراتی که بارها خلافش ثابت شده شاید برخلاف تصورش دیگر حنایش برای خیلی از مردم رنگی ندارد.
در همین زمینه، ناصر ایمانی چهارم اردیبهشت در گفتوگو با تسنیم، اظهار میکند: مواضعی که آقای احمدی نژاد در یکی دو ماه اخیر اتخاذ کرده نشان میدهد که نمیخواهد صلاحیتش تایید بشود. کسی که میخواهد تایید صلاحیت بشود، لااقل از چهار پنج ماه پیش از انتخابات مواضع تند و رادیکال خود را مخفی نگه میدارد، اما او نمیخواهد رئیسجمهور شود و میخواهد شورای نگهبان او را رد صلاحیت کند تا مواضع تندتر بگیرد.
وی ادامه میدهد: او در حال آمادهسازی خود برای زمان و شرایطی است که حکومت بدین شکل نباشد که البته آنگونه نخواهد شد. او اکنون در حال به وجود آوردن شکل جدیدی از اپوزیسیون در کشور است که آن هم اپوزیسیون داخلی است.
موضوعی را که ایمانی به آن اشاره میکند، در افشاگریهای اخیر داوری علیه احمدینژاد هم دیده میشود و مشاور رسانهای سابق رئیس دولت دهم مدعی میشود که احمدینژاد و حلقهای که او را در بر گرفتهاند به دنبال تبدیل شدن به یلتسین ایران و عبور از جمهوری اسلامی هستند.
حبیب الله بوربور دبیر کل جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی هم ۳۱ فروردین در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران درباره کاندیداتوری احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم تصریح میکند: احمدینژاد مریض لاعلاج است و شورای نگهبان صلاحیت یک فرد روانی را تائید نمیکند، فردی که بیمار باشد مشخص است که تائید نمیشود.
انتخابات بهانه است...
با توجه به اظهارات کارشناسان و رفتارها و اظهارات هنجارشکنانه احمدینژاد، به نظر نمیرسد در این دوره هم مانند سال ۹۶ صلاحیت احمدینژاد برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاستجمهوری از سوی شورای نگهبان احراز شود اما او همچنان در حال سفرهای استانی و دیدارهای مردمی انتخاباتی است و تلاش میکند از آب گلآلود این دوره از انتخابات ماهی خود را بگیرد. صیدی که شاید فقط محدود به انتخابات ریاست جمهوری نباشد و موسم انتخابات تنها بهانهای برای تحرکات آینده او به حساب بیاید، چرا که احمدینژاد بارها نشان داده رویاهای بزرگتری در سر دارد و به قول داوری سیاستورزی او مبتنی بر عناصر غیراخلاقی است.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه