به گزارش بامداد زاگرس آنلاین و به نقل از خبرگراری صدا و سیما:تاریخچه نام گذاری ۲۵ اردیبهست به عنوان روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت فردوسی به سال ۷۶ برمی گردد زمانی که که دکتر محمد جواد یاحقی به جشن بزرگداشت حافظ دعوت شده بود.
وی در این مراسم تصمیم به انتخاب روزی برای بزرگداشت فردوسی گرفت واین پیشنهاد، به مرکز خراسان شناسی در مشهد ارسال شد.در ابتدا دکتر یاحقی روز (اَرد) یا همان اخرین روز سُرایش شاهنامه را در نظر گرفت ، آن چنان که در شاهنامه فردوسی آمده است:
به پای آمد این قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمز روز اَرد
روز اَرد در تقویم یزدگردی مصادف با ۲۹ اسفند میباشد، و تداخل این روز با آیینهای نوروز باعث شد که ۲۵ اردیبهشت برای بزرگداشت فردوسی در نظر گرفته شود و شورای فرهنگی عمومی کشور سال ۷۷ این پیشنهاد را تصویب کرد و ۲۵ اردیبهشت در تقویم به عنوان روزبزرگداشت فردوسی نام گذاری شد.همچنین ، دکتر یاحقی برای پاسداشت زبان فارسی به دنبال تعیین روزی در تقویم بودند که به علت جلوگیری از تعدد نام گذاریها در تقویم ، روز بزرگداشت فردوسی را با روز پاسداشت زبان فارسی در یک روز در نظر گرفتند، اندیشهای که خوش نشسته و افادهی معنا کرده است.در مورد حکیم ابوالقاسم فردوسی و کار سترگ و جاودانش، یعنی سرودن شاهنامه و دلایل این کار و رنجهایی که این ایرانی حکیم و دلسوز برای بیمه کردن زبان فارسی انجام داده، سخن فراوان است و حتی تعداد مقالات منتشرشده در این باره به بیش از پنج هزار مورد میرسد؛ دکتر جلال خالقی مطلق مصحح گرانقدر شاهنامه نقل میکنند که استمرار و پایستگی تاریخی و هویت ملی و فرهنگی ایران عمیقا مدیون فردوسی است .از نظر دکتر خالقی مطلق فردوسی با سرایش اثرفاخری، چون شاهنامه نقش مهمی درحفظ زبان فارسی داشته است.
نقش فردوسی در مانایی زبان فارسی
دکتر منوچهر تشکری استاد زبان وادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز ، فردوسی را چنین توصیف می کند : فردوسی از طبقه ی دهقانان توس بود که این طبقه در دوران پیش و پس از اسلام ، جایگاهی والا و فرهنگی در جامعهء ایران داشته اند؛ زیرا دهقانان به معنای ایرانیان اصیل و نژاده، افرادی باسواد و پاسدار زبان و فرهنگ و آداب و رسوم جامعه بوده اند و فردوسی با داشتن چنین شخصیت و منش اجتماعی ، در اوضاع نابه سامان سرزمینش در آن دوران به سرودن شاهنامه همت گماشت .
عضو هیات علمی دانشگاه شهیدچمران گفت :فردوسی برای به پایان رساندن شاهنامه و رسیدن به اهداف والایش، دارایی و خانواده و عمر خویش را فدا کرد؛ چنانکه میتوان فردوسی را به حقیقت، رستم و پهلوان ملی ایران در آن دوران و تا امروز نامید که نه با شمشیر و رخش و گرز ، بلکه با سلاح قلم برای نگهداشت سرزمین، فرهنگ، دانش و زبان مردمش به نبرد پرداخت و تاریخ گواه آن است .تشکری با بیان اینکه فردوسی اهداف والایی برای سرودن شاهنامه داشته است ،در ادامه به تشریح اهدف حکیم زبان آفرین از سرودن شاهنامه می پردازد
پاسداشت زبان فارسی
وی در ادامه از اولین هدف فردوسی از سرایش شاهنامه می گوید : پاسداری از زبان فارسی که بر اثر تسلط سیصد سالهء زبان عربی و چند ده سالهء زبان ترکی بر ایران در حال انقراض بود؛ چنانکه وی نه تنها به گردآوری و بازآفرینی داستانهای پهلوانی ایران پرداخت، بلکه همچون زبان شناسی توانا و متعهد ، واژهها و ترکیبات فراوانی را ساخت و یا دوباره زنده کرد و آنها را و با بیانی شیوا و تاثیرگذار، یعنی شعر در شاهنامه وارد نمود تا با خواندن و شنیدنش بیشترین واژههای فارسی را به مردم ایران، اهدا کند و این زبان را جاودانه سازد:
بناهای آباد گردد خراب/ ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم، کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند
بسی رنج بردم در این سال سی/عجم زنده کردم بدین پارسی
نمیرم از پس که من زنده ام /که تخم سخن را پراکنده ام
هرانکس که دارد هش و رای و دین/پس ازمرگ برمن کند آفرین
زنده کردن آداب و رسوم
عضو هیات علمی دانشگاه شهیدچمران دومین هدف فردوسی را چنین تشریح می کند : زنده کردن آداب و رسوم ، دانش ، فرهنگ و تمدن ایران پیش از اسلام که به واقع در حکم شناسنامه و کتاب هویت ایران و ایرانیان است و هرگز نباید تصور کرد که شاهنامه فقط داستانهایی از گذشته ی ایران و برای سرگرمی مردم است؛ زیرا در شاهنامه میتوان با اندیشه ها، باورها ، آداب و رسوم ، دانشها و تمامی مظاهر یک تمدن کهن ، آشنا شد و آنها را مشاهده کرد؛ برای مثال درباره دانش پزشکی یا نجوم، خوانندهء این اثر میتواند به مطالبی پی ببرد که کمتر تمدن بشری در آن دوران بدان آگاه بوده است، مانند زادن رستمانه که بعدها سزارین نامیده شده و یا پیشگویی درمورد سرنوشت پهلوانان و آیندهء ایران که خواننده را دچار حیرت و شگفتی مینماید.
مبارزه ی خردمندانه و دین باورانه فردوسی با خلفای بنی عباس
وی در ادامه افزود : مبارزه ی خردمندانه و دین باورانه فردوسی با خلفای بنی عباس که به ناحق به جای پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهل بیت بزرگوارش (ع) نشسته بودند و اهدافی جز ادامهء حکومت خویش و تحقیر مسلمانان غیر عرب و فارسی زبان نداشتند و فردوسی به عنوان یک شیعه و ایرانی دانا نمیتوانست این وضعیت را بپذیرد؛ بنابراین آنگاه که در شاهنامه و از زبان برخی از پهلوانان با بیانی تند و برخوردی نامناسب روبه رو میشویم، باید بدانیم که مقصود از آن، خلفای بنی عباس است؛ زیرا فردوسی آنقدر حکیم و داناست که میداند زبان ، هرگز باعث برتری قومی بر قوم دیگر نیست؛ هرچندکه بسیاری از محققان، چنین ابیاتی را الحاقی و افزوده شده به شاهنامه در سدههای پس از سرایش آن میدانند
مبارزه با پادشاهان ترک زبان و غیر ایرانی
تشکری افزود : هدف دیگر سرایش شاهنامه مبارزه با پادشاهان ترک زبان و غیر ایرانی و به ویژه سلطان محمود غزنوی که در آن دوران بر ایران حکومت میکرده و دست نشاندهء خلفای عباسی نیز بوده اند؛ چنانکه سلطان محمود برای تحقیر ایرانیان و بی ارزش کردن زبان و فرهنگ ایرانی- که مورد پسند خلیفه نیز بود - از هیچ کوششی دریغ نمیکرد و خوارکردن پهلوانان اسطورهای و اساطیر ایرانی را نیز هدف گرفته بود.
در چنین فضایی، فردوسی از داستانهای کهن ایرانی و اسطورههای آن سخن میگوید و تورانیان یا ترکان انیرانی را از زبان و در باور شخصیتهای شاهنامه، دشمنان این مرزوبوم معرفی میکند؛ بنابراین در بیان کنایی شاهنامه میتوان تورانیانی را که از فرهنگ و تمدن و دانایی به دورند و مظهر پیمان شکنی و وحشی گری هستند، همین ترکان غزنوی قلمداد کرد و ماجرای برخورد ناپسند سلطان محمود با فردوسی را مشتی از خروار بی خردیهای ترکان غزنوی دانست.
دعوت و هدایت ایرانیان
وی دعوت و هدایت ایرانیان به خردورزی، پاکدامنی، وجدان و دادگری را از اهداف دیگر سرایش شاهنامه می داند و می گوید: در شاهنامه می توان آشناکردن ایرانیان با زندگی متعهدانه و مددرسانی به همنوع ، همراه با منش آزادگی ، دادخواهی و خوی سربلندی که نمونههای برجستهء آنها را در گفتار و رفتار و پندار پهلوانان شاهنامه ، چه زنان بزرگ و خردمند و چه مردان دانا و دادخواه مشاهده کرد.
شیرین و شیوا مثل زبان فارسی
خانم افضلی استاد ادبیات فارسی دانشگاه چمران در ادامه از اهمیت زبان فارسی میگوید: به عقیده زبان شناسان زبانها به صورت نسبی از ضعفها و قدرتهایی برخوردارند زبان فارسی از جمله زبانهایی است که در حوزه ادبیات و به ویژه شعر بسیار غنی و قوی است.
آنچه از ایران در سراسر دنیا منتشر شده و همیشه مقبول و تحسین برانگیز بوده ، شعر و ادبیات فارسی بوده است و این نشان از قدرت و غنای زبان فارسی دارد
تاثیر پذیری و تاثیرگذاری زبانی، امری اجتناب ناپذیر
افضلی با بیان این که زبان فارسی از گذشته تا به امروز چند مرحله را پشت سر گذاشته است گفت : زبان فارسی سه مرحله فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی نو را گذرانده است و در تمام این مراحل زبانی شاهد داد وستد واژگانی هستیم مثلا در فارسی باستان بین بابلیان و ایلامیان این داد وستدهای واژگانی وجود داشته و نباید در مقابل آن موضع گرفت، چون گریز از داد وستدهای واژگانی امکان پذیر نیست.
بعد از ورود اسلام به ایران قرض گیری واژگان عربی بسیار مشهود است و ما رسم الخط عربی را استفاده کردیم ، اما زبان فارسی ساختارهای نحوی و جمله بندی خودش را حفظ کرد.
وی در ادامه افزود : زبان فارسی نمود و بخش مهمی از فرهنگ ایرانی است آنچه بیش از همه چیز میتواند یک فرهنگ را ماندگار کند زبان آن سرزمین است کار بزرگ فردوسی انتقال هویت ایرانی است و او به درستی توانسته به وسیله پیوند زبان و فرهنگ هویت ایرانی را ماندگار کند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی تصریح کرد : البته درنظر داشته باشید اگر چه شاهنامه اثری بی بدیل و شناسنامه ایرانیان است اما حفظ زبان فارسی ، حاصل تلاش جمعی و نهضت ملی بود که از آن زمان شکل گرفته بود.
تلاش جمعی و مردمی که هدفش این بود که فرهنگ ، سنتها ، آیین و ادبیات فارسی ایران باستان حفظ شود جریانی که از قبل از سرایش شاهنامه توسط فردوسی شکل گرفته بود و شاهد این مدعا شاهنامه ابو منصوری است که در سال ۳۴۶ به نثر نوشته شده بود در زمانی که فردوسی تنها ۱۷ سال سن داشت و بعد از حیات فردوسی هم ادامه پیدا می کند .فردوسی ، شاه بیت شاعران
مراعات زبانی
افضلی در ادامه گفت : پاسداشت زبان فارسی زمان و مکان نمی شناسد و برای پاسداشت زبان فارسی باید در ۳ سطح مراعات زبانی داشته باشیم :
در گفت وگوی روزمره
نوشتار روزمره
نوشتار علمی و تحقیقاتی رسمی
افضلی با اشاره به این که واژه های بیگانه بیشماری به واسطه علم به زبان فارسی وارد شده است گفت : واژه های بی شمار پزشکی مثل رادیولوژی ، سونوگرافی و ... به زبان فارسی وارد شده و بایدبتوانیم در بخش نوشتار علمی ورسمی به کمک فرهنگستان ، محققان زبان فارسی و زبان شناسان معادل گزینی و معادل گزاریهای خوبی در حوزههای مختلف تحقیقاتی برای اصطلاحاتی که وارد زبان فارسی میشوند وضع کنیم که به راحتی جایگزین واژههای بیگانه شوند و مقبول کاربران بیافتد.
نوشتار روزمره
وی با بیان این که روزانه پیامهای نوشتاری بی شماری در فضای مجازی ، اخبار و گزارشها تبادل میشود،گفت : اگر ساختارهای دستوری و ویرایشی و نگارشی صحیح تبادل شود ، به صورت غیر مستقیم بر درست نویسی موثرند .
وظیفهی نهادهای آموزشی است که از دوران کودکی نوشتار منسجم و قاعده مند را آموزش دهند و بعداز آن نقش رسانه بسیار پررنگ است و مطالب منتشر شده در رسانههای عمومی بر عامه مردم اثرگزارند .
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز تاکید کرد : اگر رسانههای عمومی اموزشهای درست نویسی، مثل فارسی را پاس بداریم را قبل از مسابقات مهم و سریالهای پر طرفدار جانمایی کنند و به شکل جذاب در قالب پویا نمایی و نمایش تولید کنند ، در خاطر بینندگان و شنوندگان باقی می ماند.
گفتار روزمره
افضلی با بیان اینکه برای آن که در گفتار روزمره واژه گزینی به درستی صورت پذیرد ، نیاز به خوراک ذهنی داریم که کلام ما را تغذیه کند تصریح کرد : می توانیم با کاربرد ضرب المثلها کنایهها و اشعار فارسی بر غنای زبان گفتاریمان بیافزاییم .
در اینجا رسانه های صوتی و تصویری میتوانند نقش بی رقیب و بی بدیلی بازی کنند و قادرند با استفاده از نمایش اسطورهها و داستانهای ایرانی که بیانگر تاریخ ، دغدغه ، آرزو و ترسهای ایرانیان است و مخاطبان میتوانند با آنها هم ذات پنداری کنند ،به غنای زبان فارسی کمک کرد.
*زهرا کیانی
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه