وی افزود: در واقع به این موضوع اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی نگاهی مهندسی_مکانیکی صورت میپذیرد؛ به این ترتیب که تصور میکنند هر سرمایهگذاریای منجر به کاهش بیکاری، فقر و نابرابری میشود.
افقه ادامه داد: با وجود ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و نیز تحولات تکنولوژیک، سرمایهگذاریهایی انجام میشود که تأثیر بسیار ناچیزی بر اشتغال، توزیع درآمد و کاهش فقر دارند که بنده اینگونه سرمایهگذاریها را سرمایهگذاریهای کور نامیدهام.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: بسیاری از سرمایهگذاریهای انجام شده در استان خوزستان به گونهای هستند که کمترین اشتغال، کمترین چرخش درآمدها و کمترین اثر اقتصادی در استان را ایجاد میکنند و منافع این سرمایهگذاریها نیز به سایر استانها منتقل میشود؛ سه مقوله بیکاری، فقر و نابرابری ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و چون بعضاً ریشههای مشترک دارند، راهحلهای مشترکی نیز دارند.
وی بیان کرد: در مواجهه با معضل کهنه و مزمن بیکاری، فقر و نابرابری در استان، رویه بدی بین مدیران استان رایج شده است که در مصاحبهها و سخنرانیهای خود در جلسات اداری تنها به تکرار مباحث و مشکلات جامعه میپردارند بدون اینکه کمترین تخصص را در این حوزهها داشته باشند اما با اعتماد به نفس کامل همیشه در حال تجویز نسخه برای این معضلات هستند.
افقه ادامه داد: بسیاری از مشکلات خوزستان، سالها است که توسط مدیران برجسته شده و در مصاحبهها تکرار شدهاند اما چون راهحلهای این مشکلات همواره ناکارآمد و غیرتخصصی بوده، نه تنها این مشکلات حل نشده است، بلکه تشدید شدهاند.
وی تصریح کرد: متأسفانه عادت شده است که مسئولان کشوری وقتی به استان سفر میکنند یا مسئولان محلی در اظهارات رسانهای خود، تنها به ذکر مصیبتی کهنه که استان خوزستان روی دریایی از نفت قرار گرفته است اما خود از بیکاری، فقر و نابرابری رنج میبرد، میپردازند و اینگونه تکرارهای ملالآور تنها درد مردم استان را بیشتر کرده است. اینکه تا کنون مشکلات بیکاری، فقر و نابرابری در خوزستان، لاینحل باقی مانده، به دلیل همان برخورد سادهانگارانهای است که با این موضوعات پیچیده و تخصصی شده است.
این کارشناس اقتصادی گفت: اغلب قریب به اتفاق مدیران خوزستان، بدون اینکه در حوزههای اجتماعی و اقتصادی تخصصی داشته باشند، خود را صاحب نظر و بینیاز از نظر متخصصان حوزههای اقتصادی اجتماعی دانسته و میدانند. البته این نکته نیز قابل ذکر است که امروزه موضوعات اقتصادی و اجتماعی همچون سایر علوم، خود به شاخههای مختلفی تقسیم شده که تخصص در هر کدام سالها نیاز به مطالعه و تحقیق دارد.
افقه افزود: به عنوان مثال، امروز دیگر یک فرد اقتصادخوانده نمیتواند در همه گرایشات اقتصادی همچون پول و بانک، بخش عمومی، تجارت بینالملل، توسعه و ... نظر تخصصی بدهد بلکه هر فرد در گرایشی که تخصص دارد و تمرکز مطالعاتی و پژوهشی داشته، صاحب نظر است؛ چه رسد به افرادی که حتی الفبای اقتصاد را هم نخواندهاند و تنها مطالبی را در روزنامهها خوانده و یا در جلسات اداری نکاتی از برخی متخصصان شنیدهاند.
وی بیان کرد: بنابراین اشتباه است که در موضوعات پیچیدهای همچون بیکاری، فقر و نابرابری اقتصاددانان حوزههای دیگر نظر بدهند، چه رسد به مدیران اجرایی که در حد دانش عمومی هم اطلاعات کافی ندارند. با این حال، اغلب قریب به اتفاق مدیران استانی و منطقهای، به خود اجازه میدهند که در همه تخصصهای علوم انسانی و اجتماعی نه تنها نظر دهند بلکه تصمیمگیری کنند و تخصیص بودجه را انجام دهند.
افقه اظهار کرد: همین رویه غلط باعث شده که خوزستان به رغم برخورداری از نیروهای انسانی متخصص و انبوه منابع طبیعی و مالی، دارای معضلات اقتصادی اجتماعی باشد و در ردیف استانهای محروم کشور باقی بماند و نارضایتیهای بسیاری در بین مردم ایجاد و موجب مهاجرت گسترده نخبگان استان شود.
وی عنوان کرد: در مورد مشکلات مزمن و سهگانه بیکاری، فقر و نابرابری استان خوزستان مطالب متعددی تا کنون منتشر کردهام اما دریغ از اینکه مسئول یا مدیری به این توصیهها و پیشنهادات اعتنایی کند و یا حتی مورد نقد قرار دهند. به هر حال انبوه مشکلات اقتصادی اجتماعی استان از جمله موضوع سهگانه بیکاری، فقر و نابرابری حل نخواهند شد مگر آنکه به کمک متخصصان ذیربط و با نگاهی عمیق و غیرسطحی موضوع مورد مطالعه قرار گیرد.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه