به گزارش بامداد زاگرس آنلاین و به نقل از از سایت الف :در گزارش مجلس از حادثه غم انگیز رخ داده برای مهسا امینی ضمن تاکید بر مستنداتی که موضوع ضرب و جرح را کاملا منتفی می کند اشاره ای هم به نقص اطلاع رسانی به موقع پلیس و ضرورت عذرخواهی «از قصور احتمالی» برای کاهش تبعات تلخ اجتماعی شده است، نکته ای که ممکن است در این گزارش نوعی تناقض جلوه کند. احتمالا پلیس و بخشی از افکار عمومی خواهد گفت وقتی در حادثه یاد شده، پلیس به وظیفه قانونی خود عمل کرده و خطایی رخ نداده «عذرخواهی» به معنای پذیرش «اشتباه» خواهد بود اما باید گفت متاسفانه تصور درستی از معنا و مفهوم عذرخواهی در نهادهای رسمی و نظام حکمرانی ما و همچنین فرهنگ سیاسی مردم وجود ندارد. عذرخواهی در نظام معنایی فرهنگ سیاسی و حکمرانی ما، هم در حال حاضر و هم در گذشته، پذیرش «اشتباه» و ضعف و ناتوانی فهمیده می شود در حالی که عذرخواهی یک نهاد رسمی از مردم در درجه اول به معنای « پذیرش مسئولیت» و حساسیت داشتن به آن است.
ممکن است برخی خوانندگان این نوشته یا خود پلیس با خواندن این نوشته به مواردی اشاره کنند که پلیس یا سایر نهادهای رسمی طی آن از مردم عذرخواهی کرده اند. اما حقیقت این است که عذرخواهی کردن در اشتباهات کوچک تر چندان شجاعتی نمی خواهد و فضیلتی ندارد بلکه پذیرش مسوولیت حوادث بزرگ تر است که اثرگذار و فرهنگ ساز است. در دنیای امروز کم نیست مواردی که یک فرد یا یک نهاد در جایگاه حقوقی نه به دلیل پذیرش اشتباه شخص خود یا حتی پذیرش اشتباه مجموعه تحت امر خود بلکه صرفا به دلیل «احساس مسئولیت» در وظیفه ای که بر عهده گرفته است از شهروندان عذرخواهی کند.
در مورد اتفاق اخیر حتی اگر مجادله ها درباره جرم انگاری بدحجابی و دخالت پلیس در این امر را هم کنار بگذاریم و بپذیریم که پلیس موطف به اجرای قانونی بوده است که (درست یا غلط) تصویب شده، باز هم می توان گفت در راستای اجرای همین قانون است که این اتفاق رخ داده است و پلیس علیرغم همه تلاشش برای اجرای درست آن، گرفتار موقعیتی شده که در آن یک حادثه ناگوار رقم خورده است. بنابراین هر چند چنین اتفاقی در هنگام انجام وظیفه بوده است اما شدت تاثر و تالمی که پس از آن برای افکار عمومی رخ داده ایجاب می کند که پلیس واکنشی فراتر از محاسبات حقوقی درباره تعیین قصور و تقصیر خود در آن داشته باشد.
عجیب اینجاست که مقاومت در برابر این فرهنگ سازی درباره عذرخواهی ناشی از مسوولیت پذیری در حالی است که حافظه افکار عمومی تجربه اثرگذاری مثبت عذرخواهی را در یک حادثه تلخ تر-از لحاظ ابعاد- حتی در موردی که اشتباه سرزده و قصور، کاملا آشکار و مسلم بوده است، به یاد دارد. در ماجرای هدف قرارگرفتن اشتباهی هواپیمای اوکراینی علیرغم ابهامات و ناباوری های اولیه و حتی علیرغم برخی خلاف گویی ها و مقاومت ها در انتشار حقیقت، دیدیم که پذیرش مسئولیت توسط بلندمرتبه ترین مقام مستقیم مربوط به حادثه تا حد زیادی به التهابات پایان داد و مانع سو استفاده از آن شد. چرا نباید همین رویکرد در موارد مشابه که امیدواریم به هیچ وجه تکرار نشود در پیش گرفته شود؟!
سایت الف :حسین علی زاده
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه