بامداد زاگرس آنلاین- زهرا موسی خانی :بخش قابل توجهی از کشورهای ساحلی برای تأمین آب مورد نیاز جمعیت رو به رشد خود، وابستگی بالایی به فناوری نمکزدایی دارند. این وابستگی، همراه با مصرف رو به افزایش و مدیریت ناکارآمد منابع، فشار شدیدی بر اکوسیستم بسته و آسیبپذیر خلیج فارس وارد کرده است. دادههای موجود نشان میدهد که تخلیه مستقیم پسابهای شور و گرم حاصل از واحدهای شیرینسازی، غلظت شوری را در برخی مناطق ساحلی تا دو برابر حد طبیعی بالا برده است. این تغییر ترکیب شیمیایی، زیستمندان دریایی و صخرههای مرجانی را به شدت تحت فشار قرار داده و شبکه تغذیه آبزیان را مختل کرده است.
از سوی دیگر، برداشت بیش از حد از سفرههای آب زیرزمینی ساحلی برای مصرف شهری و صنعتی، موجب نفوذ آب شور به این منابع شده است. این پدیده که هماکنون در بخشهایی از سواحل ایران و کشورهای همجوار دیده میشود، بسیاری از ذخایر شیرین را غیرقابل استفاده کرده و هزینههای تأمین آب را بهطور چشمگیری بالا برده است.
ریشه بخش بزرگی از این مشکلات در تصمیمات انفرادی و فاقد هماهنگی منطقهای است. هر کشور، بر اساس اولویتهای داخلی و منافع کوتاهمدت خود، پروژههای گسترده شیرینسازی یا انتقال آب را پیش میبرد، بیآنکه اثرات فرامرزی آن را بسنجد. این روند، زنجیرهای از فشار و آسیب ایجاد کرده که مرز جغرافیایی نمیشناسد. نمونه آن، توسعه واحدهای شیرینسازی در سواحل امارات و عربستان است که بر کیفیت آب در بخشهایی از آبراهههای ساحلی ایران اثر گذاشته است.
ابعاد امنیتی این وضعیت، دستکم به اندازه پیامدهای زیستمحیطی آن نگرانکننده است. در منطقهای که هر واحد آب شیرین ارزش راهبردی دارد، کاهش کیفیت یا کمیت منابع میتواند به تشدید رقابتها، بروز اختلافات دیپلماتیک و حتی بحرانهای سیاسی میان دولتها بینجامد. همچنین، وابستگی فزاینده به واحدهای شیرینسازی، کشورها را نسبت به هرگونه اختلال فنی یا توقف در زنجیره تأمین، حساس و آسیبپذیر کرده است؛ شرایطی که میتواند به عنوان اهرم فشار سیاسی یا اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد.
برای عبور از این وضعیت، ضروری است که یک چارچوب الزامآور و مشترک برای مدیریت منابع آب و دریایی خلیج فارس تدوین و اجرا شود. این سازوکار باید مقررات دقیق در زمینه مدیریت پساب، نظارت مشترک بر کیفیت آب و ارزیابی اثرات زیستمحیطی پروژههای بزرگ را شامل شود. بدون چنین توافقی، بحران موجود تنها عمیقتر خواهد شد.
همچنین، سرمایهگذاری مشترک در فناوریهای پیشرفته شیرینسازی با حداقل تولید تلخاب و مصرف انرژی، میتواند فشار بر محیط زیست را کاهش دهد. تجربههای موفق در برخی کشورها نشان داده که استفاده از سیستمهای پیشرفته اسمز معکوس و بازیافت انرژی، قادر است حجم پساب را تا ۵۰ درصد کاهش دهد و بهرهوری را افزایش دهد.
ایجاد یک مرکز منطقهای برای پایش و مدیریت منابع آبی خلیج فارس با حضور تمام دولتهای ساحلی، گامی مهم در مسیر شفافیت و مسئولیتپذیری است. چنین نهادی میتواند دادههای دقیق درباره وضعیت شوری، دما و آلودگی آب را بهطور مستمر منتشر کند و پایه تصمیمگیریهای مشترک قرار دهد.
بحران آب خلیج فارس، امروز یک واقعیت عینی و جاری است. ادامه اقدامات یکجانبه و بیتوجهی به پیامدهای مشترک، نهتنها محیط زیست این گستره دریایی را به مرز نابودی میکشاند، بلکه بذر تنشهای سیاسی جدیدی را در این کانون ژئوپلیتیک کلیدی میپراکند. تنها راه پیشرو، جایگزینی همکاری جمعی به جای رقابت بیرویه است؛ مسیری که میتواند امنیت و پایداری منابع آب را برای همه کشورهای منطقه تضمین کند.
*کارشناس ارشد روابط بین الملل
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه