BAMDADZAGROSONLINE.IR
کد خبر : 505847
شنبه 15 آذر 1404 ، 22:53

فیلسوف در مقام فیلسوف آینده، متوجه است که این اَشکال متفاوت از موضع گیری، در واکنش به چه عقده‌هایی است و چه نقاط کوری در آن قرار دارد که بر عهده فلسفه است تا آن را دریابد و نشان دهد. این انتقادات برای نوعی کنش بر پایه شناخت ضروری است.

بامداد زاگرس آنلاین - گلی محمدی کرتلایی :در نوشته‌های پیشین تا حدی سعی من بر این بود تا دامنه کارآمدی فلسفه را نشان دهم، البته که به قطع به اضافه کردنِ واژه‌هایی چون کارآمد بودن و فایده‌ در کنار لفظ فلسفیدن مشکوکم.

همانطور که‌ توضیح دادم اگر فلسفه به شکل غیر مستقیم،  نتیجه‌ایی به همراه داشته باشد آن چیزی جز این‌‌ نیست که کار آمد بودگی در معنای عام‌اش، عمل فلسفیدن را چون خود لفظِ «کار» در خدمت امری قرار می‌دهد که اغلب در خدمت میلی است که تلاش می‌کند از اندیشه گذر کند. این میل قدرت و استفاده ابزاری از اندیشه یا غریزه دین‌خواهی، یعنی اندیشیدن برای «تحقق چیزی» یا آرمانی، برای شخصی که به راستی در خود ِ جریان شناخت قرار دارد، باید اندکی محتاطانه جلوه کند. اندیشه‌ایی که خود «به کار برای چیزی» مبدل شود خواه آن‌چیز لذت باشد یا یک جامعه آرمانی، همیشه در خطر تبیین‌ ایده به‌ نفع غریزه یا عنصر خیر قربانی می‌شود.


از فعلیت محض به عنصر نابینای «خواست» فرو‌کاسته می‌شود و یا چون رسالتی در تحقق خیر، به نوعی خشونت و تحقیر جایگاه دیگری منجر می‌شود. ما باید اندکی به عقب بازگردیم و خود فلسفیدن را تبدیل به برابرایستای خود کنیم. چیزی که جامعه ما با آن روبروست، پیش روی از فلسفه در مقام «شناخت» به سمت فلسفه همچون ابزاری برای رسیدن به نوعی آزادی سلبی و یا «رهایی» است.


البته که فلسفه همیشه از شناخت گام به بیرون می‌گذارد و در سیستم و یا ایده‌ایی سکنی می‌گزیند.  اما اینجا قصد من نوعی گام به عقب گذاشتن است، ما اکنون نیاز داریم که شرایط موجود را بشناسیم، اما من گمان می‌کنم که این شناختن، یعنی شناسایی جامعه می‌تواند خود را بگسترد و روش‌هایی را پیش گیرد که خود را در فهم و‌ احساس عرفی قرار دهد.

جامعه فلسفه‌ورز ما در گیر نوعی گیجی است، اما این گیجی شبیه به علوم دیگری نیست که زیر سایه لفظ پیشرفت، به بردگی غایتی نامعلوم در آمده است، خواه پیدا کردن حیات در سیاره‌های دیگر و یا تولید مصنوعی نوع انسان در رحم‌های مکانیکی و یا تبلیغ جاودانگی و جهانی آکنده از مریضی و درد، که شعار رهبران کنونی عصر تکنولوژی است. گیجی که ما دچار آنیم نوعی کارمای پتریارکی است. محصول محض جغرافیایی است که در آن می‌زییم و در تمام سده اخیر ، حل شده در ایده‌های رادیکال غرب‌گرایانی چون محمد‌علی فروغی یا شرق‌گرایی کربن و شریعتی‌ها و یا ایده‌های ملی‌گرایانی است که بر هویت ایران می‌خرامند. عده‌ایی دیگر هم که هنوز ته مانده بی‌جان اسلام‌ شیعی را با ایده‌ امام زمانی‌شان می‌آرایند و با ترکیبی چگال از افکاری ضد غربی و ضد سرمایه‌، خواهان بازگشت به دوره شکوه‌ایران اسلامی دوران سلجوقی و عباسی‌اند و هرگونه خشونت و تباهی  حاکمان کنونی را که محصول بی خردی و عدم ثبات هویتی است را هم تماماً به ذات ِامپریالیسم غربی نسبت می‌دهند. و از سوی دیگر به خود و حاکمانی که زیر بار این ستم تراژیک و زور‌گویی نمی‌روند می‌بالند و مُهرِ وطن‌پرستی را در این «مقاومت منفعل» باز می‌شناسند.


زمانی که بحث را با «شناختن» آغاز کردم. به دنبال نوعی پیش فرض عملی بوده‌ام. پیش‌فرضی در قامت عملی اخلاقی که تا جای ممکن شرایط حال حاضر را بدون کین‌توزی و یا جانب داری بنگرد. حتی شاید در حجابِ ماشینی‌وار وجوه شباهت و تمایز تمام ایده‌های غالب کنونی را ردیف کند و شباهت و تضاد‌هایش را نه تنها در خود تضادِ بنیادین جغرافیای ایران حل و رفع کند، بلکه هر چیزی را بافتاری ببیند که هم‌زمان در جریان تاریخی کلی‌تر، گسترده تر و فراگیر در در جریان است.
روشنفکرانی که با تکیه بر تاریخ در لانه‌هایش بیتوته کرد‌ه‌اند و با شناخت اندکی از نسل جوان و روح کنونی جهان، مسائل را تحلیل می‌کنند راهی ندارند جز فهم بسیار کوری از هرنوعی از بازگشت، این نوستالژی اندیشی که هنوز برده تصاویری است که زمان انتخاب می‌کند و تصمیم می‌گیرد که آن را همچون تئاتر یا فیلم تاریخی پر شکوهی نشان‌ دهد محصول نوعی «تمایز‌انگاری خام» است.


یک بار برای همیشه باید نحو شناخت از چنگال «تمایزانگاری خام» یا «selection» رهانده شود. هرگونه تمایز انگاری بر پایه برتری فرهنگی ایران، بر پایه لغات نامفهومی همچون ذاتِ ایران، ملی گرایی کور و احساسی که در واکنش به توهم عقب افتادگی از جریان جهانی، ساخته شده تا واپسین‌ عطری از هویت و ملیت را در هوا بپراکند. باید در منظر فیلسوف آینده با احتیاط تحلیل شوند.

امروز پیش از هر دوره‌ایی در تاریخ، تمایزی که با واژه‌های برتری یا بازگشت ساخته می‌شوند، نمی‌توانند خود را در بافتار کلی تری دریابند و محصولش چیزی جز همین انزوای سیاسی و تاریخی نیست که جمهوری اسلامی پرچم‌دار آن است.
تمایز انگاری خام یعنی انتخاب ایده‌ایی که تا حدی بر پایه واکنش قرار دارد.


این مواضع سلبی که تنها ابتدای بحث من هستند در پی اشاره به نگاهی پدیدارشناسانه به نحوِ شناخت است. فیلسوف در مقام فیلسوف آینده، متوجه است که این اَشکال متفاوت از موضع گیری، در واکنش به چه عقده‌هایی است و چه نقاط کوری در آن قرار دارد که بر عهده فلسفه است تا آن را دریابد و نشان دهد. این انتقادات برای نوعی کنش بر پایه شناخت ضروری است.


فیلسوف آینده در ابتدا  تضاد‌های بنیادین و چند دستگی‌های این‌چنینی ایران را به سمت نوعی اتحاد ایدئولوژیک هدایت نمی‌کند، بلکه اساساً خود این تضاد را به مثابه بنیادین‌ترین رانه در روح جمعی ایران به رسمت می‌شناسد و تلاش می‌کند وجه تمایز را از خلال همین تضاد جستجو کند.
درواقع همین مقاومت در برابر نوعی یکپارچگی مفهومی، رانه‌ایی است که پویایی درونی جامعه ایران را حفظ کرده است. همین دو بنیادی گرایی عقل و‌قلب ، عقل و خرد، جزء و کل، معتزله و اشاعره
همین سُر خوردن از زیر چنگال یکپارچگی که هویت را می‌بلعد و ماشینی می‌کند. اگر بتوانیم از جایی شروع کنیم باید وجه اشتراک موقعیت ژئوپولتیک ایران را که نوعی شاه‌راه یا جاده ابریشمی میان دو تجلی از روح است را به رسمیت شناخت.
اینکه با وجود تمام فشار‌های اقتصادی و سیاسی چند دهه اخیر، همچنان فلسفه و اندیشه و میل به نوزایی به سان یک برابرایستای پرابلماتیک رخ می‌نمایانند، نشان از رانه‌‌ایی ایجابی است که تنها پتانسیل‌اش باید مفهوم پردازی شود.

کارکردگرایی(functionalism) یعنی اساساً فهم همین صفات منحصر‌به فردی که جامعه‌ ایران را به شکل ایجابی و کارکردی با دیگری متمایز می‌کند. نقشی که برای متفکر مشخص می‌کند که با تکیه بر چه صفاتی در کُنه وضعیت جغرافیایی، فرهنگی و ادبی، توان فعلیت‌ورزی وجود دارد. و این نه با مقاومت در برابر انکار واقعیت جهان بیرونی و سرمایه ، بلکه با تبیین نقش عملکردی ما در مقیاس جهانی است 

* پژو هشگر فلسفه 

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار
مهران رضایی که بود؟

مهران رضایی که بود؟

در چند روز گذشته مسجد سلیمان یکی از بهترین ...
قاتلان زن ایذه ای با هوشیاری پلیس دستگیر شدند

قاتلان زن ایذه ای با هوشیاری پلیس دستگیر شدند

فرمانده انتظامی شهرستان ایذه از دستگیری عاملان ...
تحلیل ریسک انتخاب اشتباه

تحلیل ریسک انتخاب اشتباه

بعضی از مواقع ، مفهوم ریسک در جامعه با مفهوم ...