به گزارش بامداد زاگرس آنلاین و به نقل از تابناک :اتفاق است و ممکن است برای هرکسی رخ دهد؛ این شاید دم دستیترین توجیهی است که بسیاری مان در مواجهه با اتفاقهای روزمره میآوریم تا خودمان را دلداری دهیم، اما ماجرا زمانی عجیب میشود که بدانیم وزیر برای توجیه یک حادثه دردناک از این استدلال بهره برده و حتی فراتر از آن، بر اولویت گذاری عجیبی تاکید کرده که معلوم نیست از کجا آمده !
اتفاق است و ممکن است برای هرکسی رخ دهد؛ این شاید دم دستیترین توجیهی است که بسیاری مان در مواجهه با اتفاقهای روزمره میآوریم تا خودمان را دلداری دهیم، اما ماجرا زمانی عجیب میشود که بدانیم وزیر برای توجیه یک حادثه دردناک از این استدلال بهره برده!
اواسط هفته گذشته، در رویدادی که نیروهای امدادی یک زمان و وزارت آموزش و پرورش زمان دیگری برای وقوع آن اعلام کرده اند، در مدرسهای واقع در منطقه چشمهشیرین و کنگرستان در بخش سردشت از توابع شهرستان دزفول (استان خوزستان) حادثهای به وقوع پیوست که شش مجروح برجای گذاشت؛ افرادی که به فاصله چندین روز از آن رویداد، حال چهارتن از ایشان وخیم است.
البته روایت فوق دست کم در دو مورد نیازمند توضیحات جدی است؛ نخست در عنوان «مدرسه» که باید در توضیحش به کانکسی اشاره کرد که جایگزین مدرسه شده و زمینه ساز شکل گیری این فاجعه بوده و بعد در آن بخش از ماجرا که «حادثه» خوانده شده که اشاره به اصابت صاعقه به این کانکس و سوختن افراد داخل کانکس یعنی معلمان و دانش آموزان مدرسه دارد!
با این یادآوری ها، احتمالا جای تامل چندانی باقی نمیماند که استفاده از سازه فلزی (کانکس) در محوطهای که مستعد برخورد صاعقه با سطح زمین است، اقدامی به غایت خطرناک است، به ویژه اگر قرار باشد در این کانکس امری مثل تدریس علم و دانش به انجام برسد و با تردد جمعی بزرگتر از ظرفیت کانکس مواجهیم که شامل دانش آموزان و معلمان است.
نکاتی کلیدی که در نتیجه ندید گرفتنشان، حالا چهار نفر با جراحتها و آسیبهای وسیع در بخشها مراقبتهای ویژه بستری هستند و معلوم نیست عاقبتشان چه خواهد بود. افرادی که عجیب نیست اگر بشنویم شمارشان بیشتر یا کمتر از آن چیزی بوده که در گزارش رسمی وزارت آموزش و پرورش مخابره شده، همان گونه که عجیب نیست که میبینیم در جزئیات دیگر روایت، با گزارش وزارتی تفاوتهایی فاحش به چشم میخورد!
مسائلی مانند نوع ارتباط استخدامی معلمها با وزارت آموزش و پرورش، یادشدن از مصدومان نوجوان و جوان این حادثه به جای دانش آموزان مدرسه با عناوینی مانند امدادگرانی که برای کمک خود را به کانکس رسانده بودند (و لابد با بقایای اصابت صاعقه آسیب دیدهاند؟!) و ابهاماتی که در اطلاعیههای وزارتی پاسخ داده نشده اند. مسائلی مانند نوع بیمه افراد آسیب دیده و تعهدات آموزش و پرورش در قبال مجروحان و مصدومان.
اما نظر وزیر آموزش و پرورش در خصوص این رویداد دردناک و تلخ چیست؟ اگر بگوییم شخص وزیر استدلالی مشابه آنچه در ابتدای بحث آوردیم را آورده و یادآوری کرده که «حادثه بوده» و «ممکن است برای هرکسی پیش بیاید»، ممکن است تعجب کنید، اما این عین سخن محسن حاجی میرزایی در هجدهمین نشست گفت وگوی هفته وزارت آموزش و پرورش در جمع خبرنگاران است:
«این یک حادثه بود و ممکن است در هرزمانی و در هرنقطه از کشور چنین حادثهای اتفاق بیفتد. ما اولویت اولمان این است که همه دانش آموزان از امکان آموزش برخوردار باشند حتی اگر در چادر یا کانکس و واحد استیجاری است. در درجه اول باید اطمینان یابیم هیچ دانش آموزی از آموختن محروم نخواهد شد؛ در گام دوم باید برای اصلاح فضای آموزشی اقدام کنیم.»
اظهار نظری که بر اساس آن، همه چیز اتفاقی یک حادثه بوده است و لابد نباید دنبال مقصر برایش گشت، مگر آنکه رعد و برق را مقصر بدانیم! حادثهای که ظاهرا وزیر کاری به پیشگیری نشدن از وقوعش هم ندارد که اگر داشت، از ضرورت استفاده از برق گیر (یا به تعبیر نادرست، صاعقه گیر) در مدارس کانکسی و قصوری که در این زمینه در آن مدرسه رخ داده هم سخن به میان میآورد و وعده شناسایی و مجازات خاطی یا خاطیان را میداد!
این حادثه آنقدر خارج از ید قدرت بشر و پیش بینی و پیش گیری بوده که حتی وزیر لازم ندیده درباره آسیب دیدگان آن توضیحی ارائه دهد و مثلا از پیگیری درمان شان و تامین بیمهای معلمان و دانش آموزان آسیب دیده سخن بگوید، همان گونه که صفحات وزیر در شبکههای اجتماعی که گاه مثل کاربران عادی درباره موضوعات متفرقه واکنشهایی نشان میدهد، در این باره سکوت کرده است. ندید گرفتن رویدادی که اگر به زعم وزیر حادثه هم بوده باشد، جای پرداختن داشت!
دردناکتر از همه این موارد آنجایی ست که وزیر استدلالی بسیار عجیب را برای استفاده از کانکس ناامن و مجهز نشده به برق گیر مطرح کرده و تاکید نموده که اولویت برایشان، محروم نشدن دانش آموزان از آموختن، ولو در چادر و کانکس است. اولویتی که دست کم کرونا نشان داده آن چنان که گفته میشود هم اولویت نیست که اگر بود، جمع کثیری از دانش آموزان به دلیل بی بهره بودن از تبلت و اینترنت از تحصیل جا نمیماندند و مجبور نبودند در کلاس حضوری درس در کانکس ناامن حاضر شوند!
دم خروسی که در همین رویداد هولناک که وزیر تلاش دارد اتفاق و گریزناپذیر جلوه اش دهد هم بیرون زده است؛ در یکی از رویدادهایی که اگر قرار باشد به اولویت بندیهای وزیر اتکا کنیم، همه شان حادثه هستند و میبایست ساده از کنارشان عبور کنیم، چه آتش سوزی بخاری نفتی نایمن در مدارس باشد که دست و پای دانش آموزان زیادی را ذوب کرده و استفاده از آن ممنوع شده و چه سقفهایی که بر سر دانش آموزان و معلمان آوار شده، اما با اولویت گذاری حاجی میرزایی، جلوگیری از ریزش شان اولویت ندارد!
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه