به گزارش بامداد زاگرس آنلاین : حوادث تاریخی، علاوه بر آثاری که در ملتها و سرزمینها برجای میگذارند، امتحان هم هستند. در این امتحانها هرکس یا هر حکومت و ملتی آنچه در درون دارد را نشان میدهد و دیگران را از میزان صداقت خود در ادعاهایش آگاه میکند. ادعای عدالتخواه بودن، حمایت از مظلوم، مقابله با ظالم و ایستادگی در برابر انحرافات بزرگ سیاسی و تاریخی و حاکمیتی، از اموری هستند که با عیار این امتحانها سنجیده میشوند.
تحولات اخیر افغانستان، ابزار خوبی برای سنجش بود تا مدعیان، میزان صداقت خود را نشان دهند. از این سنجش، افراد معدودی سربلند بیرون آمدند و متأسفانه رفوزهها فراوان هستند چه در داخل افغانستان و چه در خارج از آن کشور. معیار و میزان سنجش، مردم و منافع ملی افغانستان است نه این یا آن شخص و فلان گروه و قوم و جمعیت.
اولین رفوزهشدههای داخل افغانستان، رهبران جهادی سابق آن هستند که در دوران اشغال کشورشان توسط تروریستهای مشترک آمریکائی و طالبان، به مقام و منصب دل خوش کردند، در کاخهایشان استراحت کردند، از توطئههای مشترک آمریکا و اشرف غنی و تروریستهای طالبان غافل شدند و تا توانستند خود و اطرافیانشان را پروار کردند. بعد از 20 سال اشغال افغانستان توسط تروریستهای آمریکائی و طالبان، وقتی آمریکا طبق تبانی پشت پرده، طالبان را بر جای خود نشاند و رفت، رهبران جهادی سابق هم کشور و مردمشان را تنها گذاشتند و به کشورهای همسایه گریختند. آنها میتوانستند در مدت 20 سال توطئه مشترک گروه تروریستی طالبان و آمریکا آنچنان زیرساختهای جهادی و مقاومتی را پایهریزی کنند که چنین توطئهای هرگز کارگر نیفتد ولی افسوس که چرب و شیرین قدرت و ثروت، مانع شد و رهبران جهادی دیروز را به فراریان امروز که جائی در میان مردم ندارند تبدیل کرد.
اشرف غنی، حامد کرزی، عبدالله عبدالله، علمای سنی و شیعه وسران بعضی اقوام داخل افغانستان، رفوزههای دیگر تحولات اخیر این کشور هستند که با سکوت خود راه را برای تسلط خشنترین، متحجرترین و مستبدترین گروه عصر حاضر هموار کردند تا بر این کشور مسلط شود و به نام اسلام، زشتترین چهره حاکمیتی را به نمایش بگذارد.
در خارج از افغانستان، دولت پاکستان اولین رفوزه این امتحان است که ضلع چهارم تبانی آمریکا و طالبان و اشرف غنی شد و برای استقرار حاکمیت گروه تروریستی طالبان در این کشور تلاش مستمر کرد. اوج رسوائی پاکستان در ماجرای پنجشیر به نمایش درآمد که خلبانهایش با هواپیماهای آمریکائی برجای مانده در افغانستان، مردم این منطقه را بمباران کردند، پهپادهایش شیرهای پنجشیر را نشانه رفتند و بالگردهایش تروریستها را برای کشتار مردم بیگناه و مظلوم جابجا کردند.
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که به مثابه دلالهای مظلمه برای آمریکا پادوئی کردند رفوزههای عرب منطقه هستند. آنها هرچه در توان داشتند برای استقرار تروریستهای طالبان در افغانستان، انجام دادند. سران این کشورها شیوخ همیشه رفوزه تاریخند و هویتی غیر از پادوئی برای آمریکا ندارند.
صد افسوس که ایران انقلابی و اسلامی ما هم در تحولات افغانستان رفوزه شد. ما از آن زمان که به سران طالبان در تهران پناه دادیم و با آنها مذاکره کردیم، رفوزه شدیم. جمهوری اسلامی ایران، روزی میزبان سران مجاهدین افغان بود که در برابر ارتش سرخ شوروی و حکومتهای دستنشانده آن یعنی ببرک کارمل و نجیباللهخان ایستاده بودند ولی بعدها آنچنان دچار دگرگونی شد که میزبان سران گروه تروریستی تکفیری طالبان شد! عجیبتر اینکه درست در زمانی که ترامپ با طالبان در قطر نرد عشق میباخت و توافقنامه تحویل دادن بیدردسر افغانستان به طالبان را امضا میکرد، در تهران مسئولان جمهوری اسلامی به نمایندگان طالبان لبخند میزدند و به آنها اطمینان میدادند که توسط رسانهها و تئوریپردازان وابسته به حاکمیت، غسل تعمیدشان خواهند داد و تطهیرشان خواهند کرد. از اینها عجیبتر اینکه وقتی تروریستهای طالبان زیر تمام قولهایشان زدند و مردم پنجشیر را قتلعام کردند و زنها را از حقوق قانونیشان محروم کردند و مخالفین خود را سر بریدند و به جای دولت همهشمول، دولت انحصاری طالبانی تعیین کردند، تهران هنوز هم به این نتیجه نرسیده است که طالبان یک خطر بالقوه برای ایران است! رسانههای وابسته، جنگ حیدری نعمتی به راه انداختهاند تا روی این خطای استراتژیک سرپوش بگذارند ولی این رفوزه شدن تاریخی مگر پوشاندهشدنی است؟!
مرجع: روزنامه جمهوری اسلامی
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه