BAMDADZAGROSONLINE.IR
کد خبر : 202731
سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ، 13:08

معمولا مرحله انکار چند روز طول می‌کشد و با دیدن پیکر و تشییع، مرحله انکار به پایان می‌رسد و به مرحله اعتراض می‌رسد و فرد داغدار می‌گوید چرا این حادثه برای من رخ داده است؟ البته این مراحل در حالت طبیعی و عادی سوگ مورد انتظار است چه برسد به این حادثه.

به گزارش بامداد زاگرس آنلاین و به نقل اتز ایسنا:یک روانشناس گفت: نباید فکر کنیم زمانی که آوار ساختمان متروپل جمع‌آوری شد، رسالت تمام شده است؛ آوار روانشناختی این حادثه تازه در حال فرود است و تلفات می‌دهد بنابراین باید مراقب آثار روانشناختی این مساله باشیم؛ چیزی که از چشم مسئولان دور مانده است.

دکتر مرتضی امیدیان  با اشاره به آثار روانی و شوک در خانواده‌های داغدار و منتظر در حادثه متروپل اظهار کرد: با توجه به روابط مردم خوزستان، به طور مثال اگر فرزند۵۰ خانواده مفقود باشد ۵۰۰ نفر و حتی بیشتر درگیر این مساله و داغدار هستند. از نظر روانشناسی مرحله اول رفتار افراد داغدار، انکار است؛ یعنی ابتدا یک مادر باور نمی‌کند که فرزندش فوت کرده است که این واکنش طبیعی است.

وی افزود: معمولا مرحله انکار چند روز طول می‌کشد و با دیدن پیکر و تشییع، مرحله انکار به پایان می‌رسد و به مرحله اعتراض می‌رسد و فرد داغدار می‌گوید چرا این حادثه برای من رخ داده است؟ البته این مراحل در حالت طبیعی و عادی سوگ مورد انتظار است چه برسد به این حادثه.

عضو هیات علمی گروه روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در مرحله سوگ مشاهده می‌شود که برخی نسبت به کسی که در مراقبت کوتاهی کرده خشمکین می‌شوند و در چنین مراسمی اوج اعتراض رخ می‌دهد که از دیدگاه روانشناسی این مراحل عادی است.

وی بیان کرد: پس از این، مرحله پذیرش ایجاد می‌شود که در این مرحله حالت افسردگی در فرد ایجاد می‌شود و بعد از آن به روند سازشی می‌رسد که تا رسیدن به زمان بهبودی شاید شش ماه تا یک سال طول بکشد.

آبادان نیازمند توجه ویژه است

امیدیان گفت: یک فرد داغدار به ویژه در این حادثه جمعی در هر کدام از این مراحل نیاز دارد به او کمک کنند. اکنون آبادان به توجه ویژه از نظر خدمات روانشناختی، روانپزشکی و مددکاری اجتماعی نیاز دارد تا حداقل تا دو ماه آینده مراقبت‌های لازم را انجام دهند.

وی افزود: مرکز اورژانس اجتماعی نیز باید فعال شود و خدمات مناسبی ارائه دهد تا این مساله کنترل شود.

آوار روانشناختی متروپل در حال فرود است

عضو هیات علمی گروه روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: نباید فکر کنیم زمانی که آوار ساختمان متروپل جمع‌آوری شد، رسالت تمام شده است؛ آوار روانشناختی این حادثه تازه در حال فرود است و تلفات می‌دهد بنابراین باید مراقب آثار روانشناختی این مساله باشیم؛ چیزی که از چشم  مسئولان دور مانده است.

امیدیان افزود: زمانی که در سیستم اجتماعی تعریفی برای این مساله وجود  ندارد، عملا ممکن است گروه‌های جهادی و داوطلب در منطقه حضوور پیدا کنند اما به دلیل اینکه تمرکز کلی در این خصوص وجود ندارد ممکن است خدمات به چشم نیاید.

وی افزود: بنابراین توصیه می‌شود با محوریت استانداری یا  فرمانداری، سازمان‌های غیر دولتی و NGOهای مرتبط  کار انجام شود تا شدت آثار این مصیبت کاهش یابد.  

چرا متروپل اینقدر آبادانی‌ها را خشمگین کرد؟

این روانشناس با اشاره به علت خشم مردم آبادان در پی حادثه متروپل اظهار کرد: واقعیت این است که در این مساله، رسانه ملی در جنگ رسانه‌ای باخت؛ بخشی از فشاری که در پی این حادثه به مردم وارد شد ناشی از این بود که رسانه داخلی و ملی در خصوص این مصیبت کمتر از دیگران عمل کرد. این مساله موجب شد احساس منفی در مردم شکل بگیرد و این سوال برای آن‌ها پیش بیاید که این شرایط آبادان برای مملکت اهمیت دارد یا خیر؟

وی افزود: مشاهده کردیم که مردم شعارهایی در اعتراض به بی‌توجهی به وضعیت آبادان سر دادند و این شعار بود که موجب تجدید نظر رسانه و حرکت جدی‌تر در این زمینه شد و این تجدید نظر کمی اثرگذار بود.

عضو هیات علمی گروه روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: علاوه بر این، واکنش‌ها به گونه‌ای بوده که انگار کار تمام شده و دیگر باید هر کس سر زندگی خود برود در حالی که یک سری از مردم داغدار هستند و آمار جان‌باختگان بالا است اما آیا واقعا عملکرد صدا و سیما در این حادثه مانند عمل در حادثه پلاسکو بود؟

آثار نادیده‌انگاری و مورد توجه قرار نگرفتن

امیدیان عنوان کرد: بخشی از ناراحتی مردم آبادان، خوزستان و استان‌های محروم به نادیده‌انگاری و مورد توجه قرار نگرفتن برمی‌گردد. به نظر می‌رسد سرکشی معاون اول رئیس جمهور و وزیر کشور به آبادان مرهم موقتی است و باید برنامه جدی‌تری برای بهتر شدن حال مردم انجام شود.

وی افزود: صدا و سیمای خوزستان نیز واکنش خوبی در خصوص این مساله نداشت و تقریبا تابع سیاست‌های شبکه سراسری بوده است در حالی که در خوزستان رویداد مهمی رخ داده است.

وی گفت: متاسفانه در بحث سیاست‌های رسانه‌ای و واکنش در مورد این پدیده‌ها از ظرفیت روانشناسان، جامعه‌شناسان و دیگر صاحب نظران برای مقابله با این پدیده سوء، استفاده نکرده‌اند.

این روانشناس با بیان اینکه استانداری یا وزارت کشور باید برای هر رویداد برنامه مقابله با بحران داشته باشند، گفت: در حساسیت‌های امنیتی آنچه برای یک نیروی امنیتی اهمیت دارد، برقراری امنیت است و ممکن است این فرد به بسیاری از نکات توجه نکند اما می‌توان با استفاده از نظرات و با تذکرات جامعه‌شناسان یا روانشناسان، به نیروی امنیتی آموزش داد که در چنین شرایطی چه برخوردی داشته باشد و تا چه آستانه تحمل خود را بالا ببرد.  

روش‌های سنتی در مواجهه با بحران متروپل جواب نداد

وی با اشاره به توجه نکردن به مدیریت علمی و حساسیت‌های منطقه‌ای، روانی و موقعیتی در مدیریت حادثه متروپل بیان کرد: در این حادثه اکتفا به روش‌های سنتی مانند عرض تسلیت، اینجا جواب نداد بنابراین این مساله نشان می‌دهد باید مانند همه دنیا در شرایط بحرانی تیم‌های مواجهه با بحران تشکیل شوند و فعالیت کنند.

امیدیان با بیان اینکه در سیل خوزستان برای مواجهه با بحران، دانشگاه شهید چمران اهواز محور قرار گرفت و در تصمیم‌گیری از نظر اعضای هیات علمی استفاده شد، عنوان کرد: اکنون در اوج بحران نیز یکی از اساتید پیشنهاد داد که کمیته‌ای برای این موضوع تشکیل شود اما عملا در سیستم چنین چیزی از ما درخواست نشد و سیستم به این برنامه‌ریزی فکر نکرد.

عضو هیات علمی گروه روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در زمان وقوع حوادث، اغلب برخورد موضعی و انفعالی داریم در حالی که یک حادثه باید از نظر فنی، آثار روانشناختی و اجتماعی مورد بررسی قرار بگیرد.

وی افزود: شاید در این شرایط نیاز باشد تیم‌هایی از اساتید و دانشجویان برای بررسی علمی قضیه و تحلیل ابعاد آن اقدام  کنند تا برای موارد مشابه برنامه‌ریزی کنند در حالی که صرفا یک برخورد ناقص انجام شده است؛ امکانات، چند روز بعد رسید و مردم خود کار را آغاز کردند و بعد برای برقراری آرامش از نیروهای امنیتی استفاده شد.

برخورد انفعالی، نه علمی

وی عنوان کرد: تلویزیون نیز چند ساعت را به این برنامه اختصاص داد در حالی که در روزهای ابتدایی حادثه روند عادی خود را داشت و وقتی وضعیت به بحران تبدیل شد عزای عمومی اعلام شد که این مسائل نشان می‌دهد برخورد انفعالی داشتیم نه علمی.

امیدیان بیان کرد: در دنیا نسخه‌ای از قبل تعیین‌شده برای چگونگی کار در زمان بحران وجود ندارد و تنها پیشنهادهایی ارائه می‌شود؛ به طور مثال اینکه باید نیازهای افراد آسیب‌دیده و تجهیزات کافی برای نجات افراد به سرعت و فوریت تامین شود و تیم‌های مددکاری اجتماعی و روانشناسی نیز به وفور در منطقه وجود داشته باشند اما در حادثه متروپل حتی به این توصیه‌های کلی نیز عمل نشد.

عضو هیات علمی گروه روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز افزود: باید مطالعات لازم انجام می‌شد تا در چنین مواقعی عکس‌العمل مناسبی داشته باشیم و این مطالعات منبع اطلاعات برای تحلیل‌های بعدی نیز باشند.

 

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار
مهم ترین وظیفه یک داروساز کاهش رنج بیماران است

مهم ترین وظیفه یک داروساز کاهش رنج بیماران است

برجستگی خدمتی که رازی در دوران شکوفایی تمدن ...
فوتی‌های کرونا در کشور دوباره ۲رقمی شد

فوتی‌های کرونا در کشور دوباره ۲رقمی شد

بنابر اعلام وزارت بهداشت، در شبانه روز گذشته ...
علامت شایع زیرسویه های جدید "اُمیکرون" چیست؟

علامت شایع زیرسویه های جدید "اُمیکرون" چیست؟

وی افزود: خوشبختانه تاکنون شواهد نشان می ...
اینفوگرافیک / ۷ هشدار بدن در مورد وضعیت سلامت روده‌ها

اینفوگرافیک / ۷ هشدار بدن در مورد وضعیت سلامت روده‌ها

سلامت روده بر فرآیندهایی مانند ترشح هورمون‌های ...