BAMDADZAGROSONLINE.IR
کد خبر : 233856
جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ ، 20:23

کلاب هاوس واقعا یک معجزه است. چند برابر گنجایش تالار حسینیه ارشاد مستقیما شنیدند و صدها هزار نفر هم از طرق دیگر شنیده‌اند و می‌شنوند و همچنان می‌توانند بشنوند.

به گزارش بامداد زاگرس آنلاین ،مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت :- هر چند دربارۀ یادداشت اینستاگرامی دکتر محمد جواد ظریف پیشتر نوشته‌ام اما این نوشته دربارۀ حضور 6 ساعته سه‌شنبه شب او در شبکۀ اجتماعی صوتی -«کلاب‌هاوس» - است.

کانال عصر ایران در تلگرام

  در نوشته قبلی آوردم هر چند آقای ظریف منتقدان خود را از خیال‌اندیشی و آرزو پروری برحذر می‌دارد و به واقع‌بینی و توجه به امکانات و ممکنات و واقعیات و مقدورات فرامی‌خواند اما اتفاقا چون آرزوی‌شان نشستن برجای او و در دست گرفتن قدرت بوده حالا کمی واقع‌نگر شده‌اند!


  با این نگاه جناب ظریف نباید تضور کند آنان چندان‌که ادعا می‌کنند آرمان‌گرا هستند چون وقتی بحث بقا و منفعت درمیان باشد اتفاقا خیلی هم واقع‌نگر می‌شوند. انگار اصل اصیل اصول‌گرایی رادیکال ایرانی، قدرت است وگرنه چنان که خود او هم در این گفتار اشاره می‌کند اگر واقعا مخالف برجام بودند و آن را خیانتی چون ترکمنچای می‌دانستند «در این دو سال دنبال آن نمی‌دویدند و آن را به مثابه جسدی متعفن دفن می‌کردند».

از سراسر وب
دریافت قیمت به‌روز و آنلاین تیرآهن، همه کارخانه‌ها و سایزها!


  جان کلام آن یادداشت این بود که جواد ظریف قدرت‌طلبان پرمدعا و آنتی‌برجام  را زیاده از حد آرمان‌خواه و آرمان‌جو و آرزوپرور تصور کرده حال آن‌که اتفاقا بر سر تصاحب قدرت، واقع‌نگرند و بارزترین نمونه هم نوع مواجهه آنان با موضوع عربستان سعودی است و نمونه دیگر تغییر موضع در قبال واردات واکسن کرونا یا واردات خودرو.


  به بیان دیگر بر خلاف آموزه مولا علی اتفاقا به «من قال» - چه کسی می‌گوید- توجه دارند نه «ما قال»- آنچه می‌گوید-. اگر هم برجام را بد می‌دانستند برای این نبود که مثلا دو جا در یک ضمیمه به جای کلمۀ لغو، تعلیق آمده و اگر خودشان بودند نابودی می‌گذاشتند که با آن مچ‌گیری می‌کردند =و خوش‌بختانه ظریف با توضیح اخیر این بهانه را از آنان ستانده= بلکه اگر بد می‌دانستند به خاطر آن بود که  خودشان امضا نکرده بودند! چون هر کار خودشان بکنند خوب است. این نوشته 12 نکته (بیشتر هم در حاشیه و نه متنی) درباره سخنان سه‌شنبه او در کلاب‌هاوس را هم یادآور می‌شود:


1. تصور کنید مؤسسه‌ای می‌خواست همایشی با موضوع برجام و احیای آن در جایی مثل حسینیه ارشاد برگزار کند که سخن‌ران اصلی محمد جواد ظریف باشد و مجری و اداره کننده پنل هم مجید تفرشی.


اول باید مجوز می‌گرفتند. بعد به نیروی انتظامی اطلاع می‌دادند. احتمالا از چند جا هم به شرکت کنندگان پیام می‌دادند فلان نکته را بگو یا نگو. ممکن بود بقایای گروه فشار و نسل‌های بعد که هنوز کارگردان نشده‌اند هم چه بسا اختلال ایجاد می‌کردند و قس علی هذا و در نهایت مگر حسینیه ارشاد یا هر تالار دیگری چقدر گنجایش داشت؟ نهایتا 2500 نفر در بالا و پایین.


  تازه افراد علاقه‌مند از شهرستان هم نمی‌توانستند با این مشکلات خود را به تهران برسانند چه رسد از خارج از ایران که برخی اگر می‌آمدند نمی‌توانستند برگردند!


  کلاب هاوس اما همه این مشکلات را حل کرده و از این نظر واقعا یک معجزه است. بیش از چند برابر گنجایش تالار حسینیه ارشاد مستقیما شنیدند و صدها هزار نفر هم از طرق دیگر شنیده‌اند و می‌شنوند و همچنان می‌توانند بشنوند.


2. در این دو روز همه در این باره صحبت می‌کنند و حتی رسانه‌های طرفدار توقیف و تعطیل و سانسور و فیلترینگ دربارۀ آن نقد و تحلیل می‌نویسند و این یعنی پایان انحصار صدا و سیما. تنها مزیت صدا و سیما که به رییس آن همچنان جسارت می‌دهد تا با ادبیات بد دربارۀ دیگران صحبت کند البته پولِ یا‌مفت و امتیاز پخش مسابقات فوتبال است و گرنه انحصار قبلی و دهۀ شصتی شکسته و اگر این دو عنصر نبود آقای پیمان جبلی هم باید در اتاق‌های کلاب هاوس دنبال نوبت صحبت می‌بود.


3. چه موافق سخنان ظریف باشیم و چه نه (‌این نویسنده البته به طیف اول تعلق دارد) دو نکته را کسی نمی‌تواند انکار کند: اولی تسلط او بر بحث و کلمات و زبان بین‌المللی است و دومی ایران‌دوستی واقع‌گرایانه و غیر شعاری فارغ از نگاه ایدیولوژیک. اولی همان است که نبودِ آن در اصول‌گرایی رادیکال ایرانی به شدت توی ذوق می‌زند. تفاوت وزیر دولت کنونی با وزیر دولت قبل را در مثال «دربی»‌ندانی آقای رضا‌مرادِ تازه به کابینه پیوسته با انبوه اصطلاحات تخصصی حقوق بین‌الملل در کلام جواد ظریف به وضوح می‌توان دید.


دربارۀ ایران‌دوستی اگر بنا بر قیاس باشد سوء‌تفاهم ایجاد می‌کند ولی دست‌کم می‌توان گفت تفاوت در نگاه از دریچه و پنجره ایران به جهان به جای چشمی‌های تنگ ایدیولوژیک است.


4.سخنان ظریف به زبان ساده و همه‌کس‌فهم بیان شده و چون تدریس می‌کند و با دانشجو سر و کار دارد بر انتقال مفهوم اصرار دارد و اگر هم گاه واژۀ بیگانه به کار می‌برد توضیح می‌دهد. مهم‌تر این که سخنان او سر‌و‌ته دارد. ممکن است برخی با لحن یا دیدگاه او درباره پرهیز از امنیتی سازی موافق نباشند و جنگ را اجتناب ناپذیر بدانند یا چون کل ساختار را قبول ندارند ترجیح دهند سکان‌داران ناتوان، هدایت کشتی را بر عهده داشته باشند تا زودتر به صخره بکوبند هر چند برخی خودشان تلاش می‌کنند بکوبند اما کسی نمی‌تواند بگوید بی سر‌و‌ته حرف می‌زند. جواد ظریف بار دیگر اندازه‌های یک سیاست‌مدار استاندارد را به نمایش گذاشت آن هم در تراز جهانی و این موضوعی است که در مواجهه دیگران به وضوح به آن اذعان می‌شود.  همان گونه که پیش‌تر سید محمد خاتمی نوع نگاه را تغییر داده بود.


5. خود ظریف هم در این صحبت‌ها نسبت به ظریف قبل ارتقا یافته است. برخی بر او انتقاد می‌کردند که بیش از آن که سیاست‌گذار و نظریه‌پرداز باشد کارگزار و مجری است و حتی گاه ادبیات اطاعتی و محافظه‌کاریِ او توی ذوق می‌زند. سه‌شنبه شب اما از این کاراکتر فاصله گرفته بود. توهین‌ها و متهم‌کردن‌ها او را صریح‌تر کرده و دست او هم البته مطلقا خالی نیست.


6. با این که ظریف وزیر روحانی بوده نه اصلاح‌طلب - به معنی سیاسی کلمه-  ولی در رفتاری اخلاقی بیش از روحانی از خاتمی دفاع کرد و به خصوص درباره چرایی تعبیر «محور شرارت» از زبان جرج بوش به رغم پیام مثبت رییس جمهور اصلاح طلب در پی واقعه 11 سپتامبر توضیح دقیقی داد.


  احتمالا دیدار اخیر با خاتمی در مؤسسه اطلاعات بر او تأثیر گذاشته است. وقتی آن منش غلامعلی حداد عادل را وامی‌دارد در ردیف پایین‌تر به خاتمی ادای احترام کند و دست بدهد و  آماج انتقاد دوستان خود قرار گیرد ظریف که از همراهان بوده و سفیر او طبعا بیشتر تحت تأثیر روش و منش اوست.


7. مباحث مربوط به دیپلماسی بین‌الملل و اصطلاحات حقوقی آن برای عامه مردم جذاب نیست اما هنر ظریف این است که این موضوعات رابی آن‌که مبتذل یا به لحاظ امنیتی دچار مشکل افشای اسرار کند به سطح جامعه آورده است. هیچ سکان‌دار سیاست خارجی در ایران قادر به این کار نبوده است.

بله، دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت هم در سخن‌وری بسیار قهار و مثل ظریف مسلط بود اما شخصیت او فراتر از یک دیپلمات و در جایگاه یک کنش‌گر سیاسی در عرصه‌های مختلف بود. ضمن این که بعد از خروج از حاکمیت و شخصیت انتقادی مجال ابراز نظر در فضای عمومی به او داده نشد. مضافا به این که رشتۀ دانشگاهی او ژنتیک مولکولی بود ولی ظریف در این زمینه هم درس خوانده هم سال‌ها درسازمان ملل کار کرده که خود داشنگاهی دیگر و مستمر است.


8. ویژگی ظریف در این صحبت‌ها این بود که دوسال بعد از فایل صوتی لو رفته دوباره به صحنه بازگشته و هنگامی که پوچی ادعاها بر همه عیان شده و اثر آن را مردم در زندگی خود به عیان مشاهده می‌کنند. به لحاظ زمانی از این حیث هم اهمیت دارد که چنانچه قرار بر توافقی باشد تا بایدن بر سر کار است زمان آن است. چرا که در صورت پیروزی یک جمهوری خواه ولو از جنس مایک پنس مجال تنگ می‌شود.


9. او به صراحت می‌گوید اگر برجام بد بود چرا آن را پاره و دفن نمی‌کنید و دو سال است در غیاب ما دنبال آن می‌دوید؟ از این صریح‌تر دیگر نمی‌شود گفت. بدین ترتیب امتناع از به کار بردن کلمۀ «برجام» مشکل آنان را حل نمی‌کند. یا باید زیر آن بزنند یا اگر به دنبال احیا باشند و به توافقی دست یابند همه به یاد برجام اصلی می‌افتند نه برجامک احتمالی.


10. با فروپاشی ائتلاف سست براندازان به قصد بهره‌برداری از جنبش پسامهسا نگاه مردم بار دیگر به واقعی‌ترین امکان سیاسی برای تغییر که همانا اصلاح مسالمت‌آمیز است متوجه شده است. از این منظر زمان مناسبی انتخاب شده و چه بسا اگر در گرماگرم اتفاقات پاییز و زمستان گذشته این نشست برگزار می شد چنین استقبالی در پی نداشت. این سخن البته به معنی آن نیست که اگر همچنان قرار بر حذف کاندیداها و بی اثر شدن مجلس با قانون‌گذاری شوراهای موازی و استمرار دخالت نهادهای فراقانونی باشد تحول‌خواهان برای انتخابات شور و ذوق داشته باشند و تنور را برای طبخ نان دیگران گرم کنند.


11. راستش را بخواهید نمی‌خواستم دربارۀ محتوای این گفت و گو زیاد بنویسم. اصل همان کلاب هاوس است. اگر توییتر با کلمه، اینستاگرام با تصویرو یوتیوب با فیلم در شبکه های اجتماعی حاضرند و همه هم در ایران فیلتر شده کلاب هاوس با صدا آمده و این برای مردمی که بیشتر اهل شنیدن‌اند تا خواندن و دوست دارند یکی برای آنها قصه تعریف کند مغتنم است.

12. کاش یکی از آقای پیمان جبلی هم بپرسد نظر او چیست و آیا مردم اجازه دارند صدا و سیمایی غیر از آنچه از صدا وسیما پخش می شود را بشنود و ببینند یا نه؟ چون ایشان با تفسیر موسع از قانون اساسی خود را متولی تمام صداها و تمام تصویرها می‌داند حال آن که این صدا از دایره کنترل خارج است؟


  این را هم اضافه کنم برخی فکر می‌کردند این شعر فروغ که «چقدر سینمای فردین خوب است» شعر وزینی نیست چون حسی عادی را بیان می‌کند اما حالا می توان فهمید نه. گاهی حس را باید با زبان ساده منتقل کرد و در روزگاری که صدا وسیما به فیلم خودی‌ترین کارگردان خودشان هم رحم نمی‌کند (از کرخه تا راین را هم سانسور می‌کند تا رفتار مرد مست آلمانی که بطری نوشیدنی خود را به رودخانه راین می‌اندازد ما را منحرف نکند!) با صدای بلند بگوییم چقدر کلاب هاوس خوب است! فروغ از سینما نگفته بود از تصویر گفته بود. ما هم از صدا می‌گوییم و از شبکه اجتماعی صدا؛ در حالی که بسیاری از این موارد را ظریف قبلا در کتاب «راز سر به مُهر» نوشته و اسناد آن را هم آورده اما چون کتابِ گرانی است و به نسبت تخصصی  بازتاب زیادی نداشته حال آن که از زبان خود او و با صدای او در همین دو روز بسیار بازتاب داشته است.

  به فروغ برگردیم. نه به خاطر سینمای فردین. به این خاطر که گفته بود تنها صداست که می‌ماند

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
ارسال نظر
captcha