BAMDADZAGROSONLINE.IR
کد خبر : 505705
یکشنبه 4 آبان 1404 ، 10:43

تغییر این دیدگاه که واقعیت جهان به نوعی قابل دستکاری است از اولیه‌ترین و مهمترین نتایج فرهنگ مفهومی جدیدی خواهد بود که هوش مصنوعی به همراه خواهد آورد. سیر تطور مفهوم ایدئالیسم به این شکل است

 *بامداد زاگرس آنلاینگلی محمدی کرتلایی: مفهوم واقعیت معنا‌های گسترده‌ایی دارد و در تاریخ فلسفه تحت عنوان ِ رئالیسم یا واقع‌گرایی شناخته می‌شود. رئالیسم به این معناست که واقعیت ِجهان و نحو عملکرد آن مستقل از تاثیر انسان است. این همان پرسش معروف بارکلی است به این شکل که اگر سوژه‌ آگاه ماه را نظاره نکند، آیا ماه به همین شکلی که هست خواهد بود؟ ما می‌دانیم موضع بارکلی ایدئالیستی است. به این معنا که «وجود داشتن برابر است با ادارک شدن» و اگر کسی در پاسخ به این سوال بگوید که واقعیت ماه بدون انسان هم وجود دارد، یک رئالیست است. تناظر دیدگاه‌های ایدئالیستی و رئالیستی، به اخص پس از دکارت، مهمترین بخش تاریخ فلسفه را شکل داده است. و مشخص است که قصد این نوشتار، تعریف این مفاهیم نیست. ولیکن نقش هوش مصنوعی در این میان چیست؟ ربط این هوش که مصنوع نوع انسان است به واقعیت به معنای رئالیستی کلمه چیست؟

حتما این روز‌ها با تصاویر زیادی مواجه شده‌ اید که نتوانستید تشخیص دهید که واقعی هستند یا غیر واقعی.این پرسش تقریبا بنیادین ترین و همه گیر ترین پرسش پس از زیستِ هوش مصنوعی در عصر ما خواهد بود.
آیا این تصویر، این موسیقی، عکس و.. واقعی هستند یا غیر واقعی؟
به نظر می‌رسد که علی‌رغم جریان های اخیر فلسفه معاصر از سایبرنتیکس تا فوتوریسم و فیکشنالیسم و‌ حتی اشکال جدید نهلیسم و‌ ادبیات post humanism که بر رکن اساسا رئالیستی جهان تاکید می‌ورزند، هوش مصنوعی به زعم من شروع شکل گیری عصر جدید و گسترده‌ایی از ترویج نوع جدیدی از ایدئالیسم است.

بارکلی در کتاب «سه گفتار در باب اصول دانش انسانی» در گفتگویی میان شخصیت هیلاس نمایند رئالیست‌ها از فیلونوس ایدئالیسم می‌پرسد:
“حالا به این بگو: از آنجایی که طبق نظر تو، انسان‌ها واقعیت اشیاء را بر اساس حواسشان قضاوت می‌کنند، چطور می‌تونه یک نفر در این اشتباه کنه که ماه یک سطح صاف و درخشان، با قطر حدود یک فوت (۳۰ سانتی‌متر)، باشه؟ یا یک برج مربعی‌شکل رو از دور، دایره‌ای ببینه؟ یا یک پارو که یک سرش تو آب باشه، کج و معوج ببینه؟”

اولیه‌ترین تفاسیر درباب هوش مصنوعی مارا به یک نکته می‌رساند. نخست اینکه واقعیت ساختنی است. به این معنا که می‌توان چیزی به قلمروی جهان ابژکتیو وارد کرد که از پیش در آن موجود نیست، ولی بخشی از آن هم محسوب نمی‌شود.
وقتی می‌توانید با نوعی کدگذاری یا پرامپت نویسی، دستور العملی طراحی کنید که واقعیت چیزی را از نو «بسازید» این به معنای تغییر اساسی در نحو تبیین علم پوزیتیویستی قرن اخیر است. در رویکرد پوزیتویستی واقعیت نه ساختنی بلکه امری داده شده است.
تغییر این دیدگاه که واقعیت جهان به نوعی قابل دستکاری است از اولیه‌ترین و مهمترین نتایج فرهنگ مفهومی جدیدی خواهد بود که هوش مصنوعی به همراه خواهد آورد. سیر تطور مفهوم ایدئالیسم به این شکل است
کانت در نقد عقل محض استدلال می‌کند که ذهن انسان توسط مقولات جهان را فعالانه شکل می‌دهد ، ما جهان را نه آن‌گونه که هست«نومنال» بلکه آن گونه که پدیدار می‌شود می‌بینیم«فنومنال». در ادامه فیشته این ایده کانت را به نوعی فعالیت سوبژکتیو آتونوموس متصل کرد خود یا «Ich» اساس همه واقعیت است. در ادامه شلینگ تلاش کرد که نشان دهد طبیعت و ذهن دو بخش از یک واقعیت واحد هستند که از «مطلق» سرچشمه می‌گیرند و هگل نیز با تبیین پویایی فرایند دیالکتیک تاریخی از پیش تعیین شدگی جهان رو از نوعی بدویت مادی به قلمرو  منطق دیالکتیکی وارد کرد. اینجا باید فهمید که ایدئالیسم آلمانی به نوعی قابلیت «نفوذپذیری» در واقعیت معتقد است. مجزا از تحلیل‌ها و ابعاد بسیار بزرگی که این اندیشه‌ها به ارمغان آوردند
متوجه می‌شویم که این نفوذ پذیری واقعیت دقیقا چیزی است که عصر آینده را شکل خواهد داد.

در سیستم‌های شناختی نیز، ذهن بیشتر برای تبیین داده ها و به نوعی اندازه‌گیری و دیگر فعالیت‌های شناختی، نیاز دارد تا دائما از طریق فرایند‌های بسیار پیچیده، نوعی داده ثابت را به مثابه واقعیت بشناسد و تمامی دیگر داده ها و متغیرها را حول محور این داده ثابت اندازه‌گیری کند. این یعنی پیش‌فرض نوعی دست نخوردگی واقعیت یا واقعیت پذیرفته شده، و تبیین تمام اجزای دیگر جهان واقع بر اساس این واقعیت پیشینی.

این فرایند در عصر ما در حال گسست و تغییر شکل بسیار عمیق و بنیادینی است که شکل جدیدی از تبیین داده را به همراه خواهد داشت.
واقعیت به مرور همان چیزی خواهد شد که ساخته می‌شود. واقعیت دیگر به عنوان امری از پیش تعیین شده برای سوژه بازنمایی نخواهد شد. و اینجاست که نقطه شروع سیر جدیدی از نحو تشکیل واقعیت جدید، فرهنگ جدید و .. خواهد بود.
هر فرد آگاهی علی رغم شکاکیت‌های بسیاری که به هوش مصنوعی دارد که بسیاری از آن‌ها هم به نوعی حماسه سرایی سلطه نا انسان بر انسان تاکید می‌ورزند، اما از منظر من این فرصت بی نظیری برای فهم سوژه فعال و خود مختار به شکل تاریخی است. همیشه در گره‌گاه شروع و پایان پارادیم‌های بزرگ تاریخی، نوعی تاری دید و عدم فهم درست نسبت به اکنون موجود است. بسی پیش از همیشه. اما اگر عمق نوشته‌حاضر به درستی درک شود، آینده هوش چیزی نیست جز تمام تفاسیر و دسته عظیمی  از عوامل کیاتیک و احتمالاتی که اکنون در جریان است. این یعنی چیز بسیار متفاوت از رویکردی که اکنون به هوش مصنوعی وجود دارد. این رویکردی که انسان را به مثابه برده تهی مغز و تنبلی در اختیار ساخته خودش قرار می‌دهد.

* پزوهشگر فلسفه 

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار
مهران رضایی که بود؟

مهران رضایی که بود؟

در چند روز گذشته مسجد سلیمان یکی از بهترین ...
قاتلان زن ایذه ای با هوشیاری پلیس دستگیر شدند

قاتلان زن ایذه ای با هوشیاری پلیس دستگیر شدند

فرمانده انتظامی شهرستان ایذه از دستگیری عاملان ...
تحلیل ریسک انتخاب اشتباه

تحلیل ریسک انتخاب اشتباه

بعضی از مواقع ، مفهوم ریسک در جامعه با مفهوم ...