به گزارش بامداد زاگرس آنلاین- حسن رضایی فعال اجتماعی در یادداشتی نوشت : از دیرباز تاکنون نزاعی طولانی و شدید میان فلسطین و اسرائیل جریان داشته است. فلسطینیان برای بازپسگیری سرزمین خود و اسرائیل برای گسترش تسلط بر اراضی فلسطینی، درگیریای نامتوازن را تجربه کردهاند؛ یک سوی این تقابل از پیشرفتهترین تسلیحات برخوردار بوده و سوی دیگر با امکانات ابتدایی و حتی پرتاب سنگ مقابله کرده است. با وجود حمایتهای ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی و بهرهگیری از فناوریهای نظامی مدرن، تاکنون اهداف سیاسی و ارضی اسرائیل و حامیان آن بهطور کامل محقق نشده است.
در جریان این درگیریها، خانههای فلسطینیان تخریب شده، هزاران نفر کشته یا معلول شده و مراکز زیادی نابود شدهاند. همچنین دسترسی مردم به ملزومات حیاتی از جمله بهداشت، امکانات پزشکی و مواد غذایی بهشدت محدود یا قطع شده است؛ مواردی که هر یک برای تضمین حیات انسانی ضروریاند. سکوت یا واکنشهای کماثر نهادهای بینالمللی حقوق بشری و برخی کشورهای مدعی حمایت از حقوق بشر، و اکتفا به بیانیههای کماثر از سوی بسیاری از کشورهای عربی، نشانهای است از ناکارآمدی و سیاستزدگی نهادهای بینالمللی در مقابل فجایع انسانی.
تجربه نشان داده که نهادهای بینالمللی زمانی وارد عمل میشوند که منافع قدرتهای بزرگ اقتضا کند؛ قدرتهایی که با بهرهمندی از حق وتوی خود در سازمان ملل میتوانند جهتگیریهای این نهاد را مطابق منافع خود تغییر دهند. از زمان تشکیل سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ با حضور ۵۱ کشور، و پساز آن که شمار اعضا افزایش یافته، بسیاری از کشورها تحت هدایت و نفوذ ایالات متحده قرار گرفتهاند. این کشورها در اغلب آرا همگام با سیاستهای آمریکا رأی میدهند و بدینسان امکان اعمال نفوذ و تحمیل سیاستهای خاص بر روندهای بینالمللی فراهم میشود؛ امری که نقش واقعی سازمان ملل را تضعیف کرده است.
مرور مذاکرات صلح میان اسرائیل و فلسطین از دهههای گذشته تاکنون، حاکی از صدها تلاش دیپلماتیک و قطعنامههای سازمان ملل است که خواستار بازگشت آوارگان فلسطینی، عقبنشینی نیروهای اسرائیلی از اراضی اشغالی و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بودهاند. بسیاری از این تلاشها ناکام ماندهاند، چرا که ذینفعان خاص — بهویژه اسرائیل — بهندرت در پی حلوفصل جامع مسأله بودهاند. بنابراین، هرگونه پیمان یا توافقنامهای که از حقوق بنیادین فلسطینیان چشمپوشی کند، نباید قابل اعتماد تلقی شود.
از منظر کنونی، طرح ۲۰ مادهای پیشنهادی ایالات متحده برای حل و فصلِ مسئله فلسطین و اسرائیل — اگرچه بهظاهر تلاشی برای پاسخگویی به فشار افکار عمومی و شبکه گسترده نهادهای مدنی بینالمللی در حمایت از فلسطین است — با تردیدهای فراوانی روبهروست. این طرح نه تنها تضمینکننده منافع بنیادین فلسطینیان بهنظر نمیرسد، بلکه نبود مکانیسمهای الزامآور و ضمانتهای اجرایی مقتدر، امکان بازگشت به وضعیت پیشین و ازسرگیری خشونت را برای طرف متخاصم فراهم میسازد. تجربه تاریخی نشان داده که رژیمهای غاصب و ناقض عهدنامهها میتوانند پیمانها را نقض کنند؛ بنابراین بدون وجود تضمینهای حقوقی و نظارتی، هرگونه توافقِ مبتنی بر توازن نابرابر قدرت، به نفع طرف قدرتمند خواهد بود.
راهحل پایدار و عادلانه برای مناقشه فلسطین - اسرائیل مستلزم تضمین حقوق پایهای مردم فلسطین، حضور فعال و مستقل نهادهای حقوق بشری و جامعه مدنی جهانی، و ایجاد مکانیسمهای نظارتی و اجرایی بینالمللی است که از نفوذ گزینشی قدرتهای بزرگ مستقل باشد. تنها از طریق احترام به حقوق بینالملل، حقوق انسانها و پذیرش واقعیتهای تاریخی و سیاسی منطقه میتوان افق دستیابی به صلحی پایدار و عادلانه را واقعبینانهتر ساخت.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه