سخنان جناب آقای جهان بزرگی از شبکه چهار سیما موجب واکنشهای زیادی شد. ضمن ابراز گلایه از عملکرد صدا وسیما در خصوص دعوت از ایشان برای شرکت در یک برنامه زنده، واقعا این سؤال مطرح است که چرا اخیراً بیان و قلم برخی روحانیون خیلی تند شده است؟
همه انتقاد و نقد را لازم و ضروری میدانیم؛ چه از رئیس جمهور و دولت و یا هرکس دیگر، ولی آنچه من گوش کردم انتقاد نبود، انتقام بود. دوستان بهخوبی میدانند این حرفها عوارض و تبعات منفی در بین عامه مردم و نخبگان خواهد داشت. برخی ترجیح میدهند هزینه سیاست منفی خودشان را از کیسه فردی ملبس به لباس روحانیت پرداخت کنند. این افراد به اسم دفاع از انقلاب بیرحمانه تیشه به ریشه انقلاب وآرمانهای امام و مقام معظم رهبری میزنند. بنابراین باید بین نقد و انتقاد و توهین و افترا فرق گذاشت.
آیا آقای جهان بزرگی به تبعات گفتههایشان فکر کرده است؟ و اینکه چه ظلمی در حق نظام و روحانیت نموده است؟ اگر ما طلبه هستیم و لوازم و اقتضائات آن را پذیرفتهایم، چرا بایستی این گونه بیمحابا سخن بگوییم؟ مخاطبان ما چه در محافل علمی و چه در مسجد و محراب و چه در صدا و سیما از ما چه میآموزند؟
به فرمودۀ امام راحل(ره) قرار بوده است که اگر یک روز این جعبه جادویی صدا و سیما را به دست ما بدهند، ایران را از جهت معارف و اخلاق گلستان بکنیم. چه شده است که خروجی بعضی برنامههای رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ضد فرهنگ و ضد اخلاق بوده و موجبات ضدیّت بیشتر با روحانیت را فراهم آورده است؟
چه شده است که برخی ازهم لباسیهای ارجمند در چند ماه اخیر حرفهای حساب نشده را با لحنهای تند و زننده که بیشتر بوی انتقام و منیّت میدهد تا بوی نصح و نصیحت، بر زبان جاری میکنند؟ متاسفانه این شیوه ناپسند در ماههای اخیر از سوی برخی از روحانیون در مجلس و یا در قم و یا در صدا و سیما و فضای مجازی شیوع پیدا کرده است.
مردم، تحلیلهای کوچه بازاریِ خودشان را بهتر از صدا و سیما در هر کوی و برزنی عرضه میکنند. مردم انتظار دارند وقتی شخص روحانی را در قاب سیما و یا برفراز منبر وعظ میبینند؛ علم، معرفت، اخلاق، ادب، کرامت و سبک زندگی بیاموزند.
آیه شریفه «لا تَقفُ مالَیسَ لَکَ بِه عِلم» میفرماید در هر شرایطی که هستید حرف بدون علم و اطلاع نزنید. اگر میخواهید تحلیل و اظهار نظر کنید و قضاوت کنید، باید مستند به عقل و کارشناسی باشد.
وقتی مردم حرفهای امثال آقای جهان بزرگی را استماع میکنند، در درجه اول صدا و سیمای جمهوری اسلامی را مقصر میشمارند که چرا تریبون را دراختیار ایشان گذاشته است؟ حقیقتاً هزاران طلبۀ فاضل و موجه و صاحب ایده و متخلق به اخلاق و معنویت در حوزه علمیه وجود دارد که هیچگاه از آنان در صدا وسیما دعوت نمیشود. چرا؟
امروز جمهوری اسلامیِ مظلوم گرفتار کسانی شده است که در ناکارآمد نشان دادن نظام از یکدیگر گوی سبقت میربایند. سیاهنماییهایی که در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی صورت میگیرد، مردم همۀ آن ها را پای ناکارآمدی نظام مینویسند. ادامه این وضعیت چه جای امیدی برای مردم باقی میگذارد که بخواهند در روز انتخابات با شور واشتیاق پای صندوق رأی حاضر شوند؟
امید است دوستان روحانی مراعات شرایط اجتماعی را بنمایند و سادهاندیشانه به حرفها و تحلیلهای شیطنت آمیز افراد رِند توجه نکنند و لباس و مرام و صفای باطن روحانیت اصیل تشیع را فدای اغراض بندبازان سیاسی نکنند.
این مطلب را با کلامی از حضرت امیرالمومنین(ع) پایان میدهم که فرمود: «من کمال السعاده السعی فی صلاح الجمهور» (غررالحکم، ح ۹۳۶۱)از نشانههای رشد و کمال و فضیلت، تلاش در راه بهبود زندگی، معیشت وآسایش تمام مردمان است.
نماینده پیشین مردم قم
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه