استاندار خوزستان، قاسم سلیمانی دشتکی، در نخستین و سپس در یکی دو گفتگوی کوتاه پس از اعلام نام ایشان بعنوان استاندار خوزستان، و حتا وقتی مسیر تهران به اهواز را طی نمود و در بین شهرهای بین راه مثل اندیمشک، پس از زیارت مقابر شهدای عزیز، یا در شوش و دزفول، چند کلیدواژه را آگاهانه به زبان آورده که باید با دقت به آن توجه کرد:

“مقابله با کرونا و رفع مشکلات آب‌های سطحی و آب و فاضلاب در اولویت کاری من است. ” … ” امکانات و فرصت ها به صورت عادلانه توزیع خواهد شد. ” … ” در روند مدیریت استان خوزستان تفاوتی بین قومیت‌ها قائل نخواهم بود،. ” … ” من خدمت گذار همه اقوام هستم. ” … ” اهمیت هم‌افزایی با نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی، نماینده محترم ولی فقیه در خوزستان و ائمه جمعه شهرستان ها، به کارگیری و مشارکت اقوام و نخبگان در ارتقای امنیت، عمران و توسعه استان و ایجاد بستر و شرایط برای برگزاری شایسته انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا همراه با مشارکت باشکوه مردم بر کسی پوشیده نیست و همه باید در این امور کنار هم باشیم. ”

استاندار خوزستان پس از دیدار با هیات دولت نیز در خصوص مذاکره با وزیر نفت برای ساماندهی حاشیه نشینی شهرهای نفتی و تخصیص اعتبار حدود ۵۰۰ میلیارد تومانی برای جمع آوری آبهای سطحی از طریق وزارت نیرو و تامین اعتبار از منابع مختلف برای طرح های فاضلاب و جمع آوری آبهای سطحی باز هم توجه و تمرکزش بر این چند مورد بخصوص را نشان داد. وی در جای دیگری نیز گفته: ” تقسیم متوازن و عادلانه در زمینه مدیریتی، اعتباری و پروژه‌ها مهم‌ترین اولویت کاری من در خوزستان خواهد بود و اقدامات در هر نقطه‌ای از استان متناسب با کمبودها، ظرفیت‌ها و حق‌وحقوق آن شهرستان انجام خواهد شد. ”شاید واکاوی و تجزیه و تحلیل این موارد نیاز به شرح و بسط چندانی نداشته باشد.

 

 

چه کسی است که نمی داند مردم اهواز بخاطر شرایط خطیری که بخشی از آن، به نگاه بخشی نگرانه و انتفاعی صرف دولت به خوزستان و بی توجهی به ترمیم آسیب ها و بهبود زیرساخت های ویران شده ی خوزستان پس از اتمام سالهای دفاع مقدس است؛ امروزه حتا از آب سالم و دائم و سیستم دفع فاضلاب مناسب و روان و بدون اشکال ، و داشتن سیستم دفع آبهای سطحی، در قرن ۲۱ محروم هستند؟!


چه کسی نمی داند عدم تجهیز و توسعه ی بیمارستان های اهواز و دیگر شهرهای خوزستان، عدم نظارت و ضعف مدیریت پاندومی کرونا ؛ که بعنوان نمونه همین چند روز اخیر متاسفانه نام شادگان بر صدر شهرهای مبتلا به کرونا در کشور نشسته است، از ضعف های برجسته ای است که به مدیریت بهداشت و درمان؛ و حذف و به انزوا کشاندن چهره های شایسته و متخصص در این عرصه ارتباط دارد؟!


چه کسی نمی داند که مدیریت شهری اهواز دچار خمودگی و شوآف و بازیچه ی چند مدیر ضعیف ولی اینترنت باز! است و خدمت به مردم ، اصلی فراموش شده و بی اهمیت است؛ و امتیاز دادن به این و آن ، راز بقای مدیری است که هم از طرف قوه قضاییه و هم وزارت کشور ، صلاحیت ابقایش محل تردید جدی واقع شده و تنها با اتکا به شخص استاندار سابق بر صدارت اسف بارش تا به امروز ادامه داده است؟!
چه کسی نمی داند که برخی از مجموعه های اقتصادی با چندین شرکت تابعه تبدیل به دالان ها و کریدورهای فساد و رانت و ترویج اختلاف افکنی قومی و تولید تنفر عمومی و چنددستگی قومی میان اقوام استان شده است؟!
با بررسی سخنان قاسم سلیمانی دشتکی می توان به این رهیافت رسید که وی از قضا با تسلط و آگاهی و اطلاع از معضلات، مشکلات، بن بست ها و پدیده های اعجاب آور مدیریت انسانی در خوزستان به این دیار آمده است.

اما در رابطه با وضعیت آب و فاضلاب در خوزستان و بخصوص کلانشهر اهواز با چند مشکل ویژه مواجه هستیم.تصمیم بر یکپارچه سازی شرکت های آبفای روستایی و شهری، اگر چه یک تصمیم کشوری و خواست شرکت آبفای کشور و مجموعه ی وزارت نیرو بوده، ولی می توانست و می شد که این اتفاق در خوزستان حداقل با وضعیت و کیفیت فعلی پرانتقاد رخ ندهد. کما اینکه نگرش و باور مدیریت فعلی آب و فاضلاب خوزستان نیز کم و بیش در همین راستا ارزیابی می شود؛ و مشکلات فزاینده ای که تلفیق آبفای روستایی در شرکت آبفای اهواز و سپس تبدیل شرکت آبفای اهواز به اداره و انتصاب مدیر جدید به جای مدیرعامل سابق، همزمان با به دوش کشیدن حجم عمده ی مطالبات و تبدیل وضعیت پرسنل آبفای روستایی، در حالی که خود شرکت آبفای اهواز که به دلیل دخالت نمایندگان اهواز در دوره ی قبل مجلس شورای اسلامی، و رویکرد اشتباه استاندار سابق و معرفی مدیری ضعیف به جای مدیری توانمند، این شرکت وارث مشکلات انبوهی شده بود و کمر این اداره زیر بار همان فشارها نیز خم شده بود و فشارهای تازه ی ناشی از تلفیق، آشکارا وضعیت آبفای اهواز را رو به نابودی و شکست و تسلیم محض رانده بود، خود یک تراژدی اشک بار است!

 


در چنین شرایطی، حرف از رضایت شغلی پرسنل ، سخنی گزافه و باسمه ای است. بی ثباتی از وضعیت شغلی و حقوقی ، نگرانی از یکی دوماه آینده ی معیشت و مشکلات نیروهای خدماتی شهری، روستایی، آبداران سراسر استان ووو همه و همه، شمایلی را ساخته و شکل داده است که دامنه ی مشکلات آب و فاضلاب خوزستان رو به گسترش است و چشم انداز مثبتی نیز برای حل این ابربحران در حال حاضر وجود ندارد.
بنابراین در حالی استاندار جدید خوزستان وارد کاخ استانداری می شود؛ که در همین موضوع آب و فاضلاب، ناچار است با چندین معضل دست و پنجه نرم کند.

 


۵۰۰ میلیارد تومانی که آقای سلیمانی دشتکی وعده اش را داده ، در بهترین حالت بلکه بتواند رضایت کمی و کیفی پرسنل و مطالبات کارگران و مدیران میانی و کارمندان و تعهدات شرکت را در برخی موارد حل و فصل کند. آن هم در شهری که با ۱۲ میلیمتر بارندگی، تمام سیستم دفع فاضلاب قفل می شود، آبهای سطحی موجب پس زدگی فاضلاب و به خطر افتادن بهداشت و سلامت تمامی شهروندان اهوازی شود. همین مشکل به نوع دیگری در آبادان و خرمشهر و یا بندرامام و سربندر و دیگر شهرهای مسطح وجود دارد.

 


میزان و نوع بارش ( فصل طولانی خشک خوزستان و روزهای پرباران مقطعی کم شمار؛ که جنس زمین را تبدیل به توده ی ضخیم غیرقابل نفوذ می کند و هر باران کم بارشی تبدیل به سیلاب می شود) ، جغرافیای حوضه ی آبریز، انتقال بخش اعظم آب کیفی کارون به دیگر نواحی ، اتمسفر، هوای داغ و تاثیرات مخرب اکوسیستمی ، تالاب ها و شوره زار بودن خاک و فعالیت های انسانزاد، فاکتورهایی تاثیرگذا بر روی کیفیت آب است ، که با وجود تلاش مستمر و بی شائبه ی نیروهای تمام وقت آب و فاضلاب با وجود همه ی مشکلات، بعنوان آیتم ها و پارامترهایی جدی در هر تصمیم مدیریتی در ارتباط با رضایت حداقلی نیروی انسانی همراه با پایش و ارزیابی موقعیت شرکت آب و فاضلاب خوزستان، باید مورد نظر قرار گیرد.
در کنار اخبار فراوانی که از افتتاحیه و کلنگ زنی های مختلف آبرسانی به روستاها یا تاسیس و یا توسعه ی تصفیه خانه ها منتشر‌می‌شود، هراز چندی خبر غرق شدن و کشته شدن کودکانی نیز در فاضلاب یا آبهای تجمیع شده ی سطحی و آلوده و کشنده شنیده می شود که بیش از هر چیز تمام دستاوردها و خدمات تمامی نیروهای آب و فاضلاب یا شهرداری و دیگر مسوولان و حتا ائمه ی جماعات را نیز به باد می دهد.
برای ریشه یابی و مقصریابی چنین وقایع تلخ و دهشتناکی ، حتا باید سراغ استاندار جدید هم رفت، که برای پیشگیری از چنین فجایعی چه اندیشه ای در سر دارید؟ ، چه رسد به دیگر مسوولانی که سالهای سال در این استان بر مصدر امور تکیه زده اند و جدا کردن آنها از صندلی هایشان به مثابه در افتادن با بتون و آهن است.
پرسشی که باید از همه ی مسوولان قبل و امروز خوزستان پرسید این است؛ شما چه کرده اید که یک کودک، دو کودک، چند کودک به هنگام بازی وارد آب های تجمیع شده و مملو از زباله نشوند و نمیرند؟! نقش شما چه بوده در بهبود کیفی زندگی و شیوه ی زیستن در کلانشهر اهواز و دیگر شهرهای استان؟! چه گام مثبتی برداشتید که چنین اتفاقاتی رخ ندهد؟! چرا هر بار و همیشه از موقعیت خاص فوق امنیتی خوزستان سخن می رانید و این مساله را به جای اینکه تبدیل به یک فرصت برای جذب امکانات و شناور کردن مسیر رفاه، اشتغال، زندگی شیک و سالم و مناسب و بی دغدغه ی مردم این دیار کنید، بالعکس؛ کاری کرده اید که نخبگان و شایستگان از این حدود و حوالی بگریزند و یا در انزوا فرو روند؟! اگر خوزستان موقعیتی فوق امنیتی دارد؛ عقل سلیم حکم می کند رفاه مردمانش را تامین کنید؛ نه اینکه روز به روز بیکارتر و بیمارتر و رنجورتر و مصیبت زده تر بشوند!
در همین بزنگاه و در موسم پاسخ به همین پرسش است که باید برگردیم به سخنان ابتدایی استاندار تازه آمده، جایی که از” اهمیت هم‌افزایی با نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی، نماینده محترم ولی فقیه در خوزستان و ائمه جمعه شهرستان ها، به کارگیری و مشارکت اقوام و نخبگان در ارتقای امنیت، عمران و توسعه استان خوزستان ” می گویند.

باشد؛ و امیدواریم که همه ی مسوولان استان، در هر کسوت و مقام و موقعیت روحانی، مذهبی، اجرایی و قضایی که هستند، پس از وقوع چنین وقایع تلخ و زهرآگینی که کام هر انسان آزاده ای را تلخ می کند، کمر همت برای رفع مشکلات استان خوزستان ببندند، در ترویج فرهنگ زندگی بهینه و معاشرت سالم ، همگرایی ، وفاق ، و بهره مندی از حقوق شهروندی همه ی اقوام تلاش کنند؛ در بوق مسائل تفرقه آمیز و قومی ندمند و افق های سالهای آینده ی خوزستان را با رفتار امروزی خود، درخشان و طلایی ترسیم کنند.

فاعتبروا یا اولی الابصار

شهرام گراوندی
۲۹ بهمن ۱۳۹۹