BAMDADZAGROSONLINE.IR
کد خبر : 111210
دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ ، 17:31

کریمی ،شاعرخاطره ها،،نوستالوژی ورنگ آبی ،،،،،اوشاعری ست که همچون دیگرشاعران همتبارش،که پیشکسوت این راهند ،فرخ منش شاعروشاعرفقیدقدرت کیانی،دلبسته ودرسودای زیست،بوم خویش است

به گزارش بامداد زاگرس آنلاین :  لهراسب  زنگنه شاعر و نویسنده خوزستانی در نقد دو شعر از شهاب کریمی یادداشتی برای  بامداد زاگزس آنلاین  ارسال کرده که در ادامه می خوانید 

 

 

شعر شماره ۲۴

ازکتاب « جنوب آمده ای تاحالا؟»

از شهاب کریمی

---

آنقدرتورادوست دارم

که حاضرم

۸تا ازانگشت هایم رابرایت

آبی کنم

وتو شاید به من بخندی که چرا

فقط ۸انگشت تو آبی ست؟

ومن ۹۸درصدازتاروپودم را

به تو بگویم آری

وبه ۲ انگشت دیگرم بگویم ،نه

آنقدر دوست دارم ازمن بدانی

که حاضرم به قد۸خودکاربیک

۸سال خاطره برایت بنویسم

تابدانی که چرا می گویم

پنجشنبه هاپرازکافوروسدرم

آنقدر دوستت دارم که حاضرم پشت سرتو

پیاده تا تخت جمشید بروم

تا شلمچه

تا اروند

وتا فردوسی

ووقتی که برگشتیم

به سنگ تراش های بختیاری

بگوییم

برای چه کسانی شیرهای سنگی

بسازند

آنقدر دوستت دارم که نمی دانم

چگونه به تو بگویم

اهوازمنم وکارون تویی که

جاری ست

 

 

 

کریمی ،شاعرخاطره ها،،نوستالوژی ورنگ آبی ،،،،،اوشاعری ست که همچون دیگرشاعران همتبارش،که پیشکسوت این راهند ،فرخ منش شاعروشاعرفقیدقدرت کیانی،دلبسته ودرسودای زیست،بوم خویش است

زیستگاه نیاکانش.درشعر شاعرنمادهاومکانها برمحوریت طبیعت بکر زاگرس ومفاهیم وواژگان آیلیاتی همچون اسب وبلوط می چرخنداما کریمی زبان روایی اش رابه سمت نمادهای مدرن وشهری چرخانده درحالیکه نوستالوژی هایش درمعناها همان منامه ی انسان همین جغرافیای بکراست. شاعری که تقدیرتراژیک نسلی را می سرایدکه تقدیرخوداونیز هست. :

 

 

۸سال خاطره برایت بنویسم

تابدانی که چرا می گویم

پنجشنبه ها

پر آزبوی کافور و سدرم

شاعرروایتگری ست درجغرافیای

کهن که از نمادهای بلوط واسب

کوه وقاطر گذرکرده وبه تخت

جمشیدوشلمچه واروندو

فردوسی وتاسنگ تراش های

بختیاری راپیاده امده،

توگویی حکایت پیاده رفتن های

کاظمی شاعرافغانستان است

که.سروده بود  :

پیاده آمده بودم

پیاده خواهم رفت،،،،

منم که هرکه مرادیده ،،درگذردیده

شهاب شاعر،گرچه خودراازتبارزاگرسیان می دانداما اوبه چشم اندازهای تازه تری نظردارد،اودرین کوره راه. سنت شکنی کرده مفاهیم و نشانه های غیربومی رادرشعرش شریک میکند ودرشگردزبانی خویش ،شکلی فانتزی به تصاویر شعرش داده وتابو شکنی می کند :

پیاده تاتخت جمشیدبروم

تاشلمچه

تا اروند

و.تا فردوسی

ووقتی که برگشتم

به سنگ تراش های بختیاری

بگویم

برای چه کسانی شیرهای سنگی

بتراشند

وچقدرتلخ ودردمندانه است

حکایت کارگران سنگ تراش

بختیاری که بردشیری هارا

می ساختند ویک قرن پیش از

این باورود انگلیسی ها به

نفت، شهرهای جنوب ،باچکش

وانگشتان لهیده وزخم عمارات

شرکتی وبنگله های زیبا با

شیروانی رابپاداشتندکه پس از

گذشت یک قرن هنوز محکم آند.

 

 

شگردزبانی شاعر،روایتگرنسلی تباه شده است،شاعری که زبانش گفتارومحاوره است اما دراین سبک شعری ازضرباهنگ حاصل

ازتکراراصوات درکلمه وکلمه در جمله اثری نمی بینیم  کریمی شاعردرسطورساختارشعر خویش ،ازترکیبات اسم ذات با اسم معنی حذرکرده وزبانی یکدست وبلاواسطه را دنبال میکند.

کریمی علیرغم شگردزبانی اش ، استعاره رادرکل بافتارشعرجاری رده اما دربرخوردباجزئی نگری به استعاره اعتقادی ندارد،

شگفتا،،،

آنهم درشعرفارسی وبیان محاوره که سرشارازکنایه واستعاره است. شاعردرجایی ازسطورشعرش  بی اعتنا به تشبیه و استعاره

می سراید. :

تیترهایی که من و تو نوشتیم

بدون شک همه شعرند

دیگر نیازی به تشبیه و استعاره

نیست

واین واقعیتی ست که شاعر تئوری های نقدادبی راهم درشعرواردکرده،گو. اینکه امروزه،برخی معتقدندکه درشعریا فراداستان

هم میتوان ازاین گزینه استفاده کرد.

شاعر در شعرش ،درگستره ی نمادها و نشانه ها و مکان های زیست ،بوم اش سنت شکنی کرده وباوادی ها وافق های دورتری درمی امیزدوازمکانهای تخت جمشید و اروند وشلمچه تا شیرهای سنگی بختیاری رونمایی می‌کند.نشانه هایی که دراین  جغرافیای فرهنگی هم نماد وحدت آند وهم نشان تکثر.شاید شاعرخواسته با بازسرایی این روایت،ناخوداگاه به همان دوالیسم  ودوگانگی دیرین فرهنگی ما اشاره کندوباشگرد وشکل فانتزی باواژگانی شیک ومدرن ،تاریخی تراژیک وتلخ رابه تصویر بکشد.اوازبازی های روزگارورنگها ونیرنگها بیزاری جسته و تنها به لاژورد آسمانی ورنگ آبی دلبسته است  :

ماتنها زمانی می توانیم بگوییم

از آن. همیم،

که به رنگ. هم باشیم

وبه این فکر میکنم

که چقدرمی توانیم. آبی بگوییم

آبی. بخندیم

آبی. بمانیم ،

 

 

لهراسب  زنگنه

خرداد۱۴۰۰،،،،

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار
پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم فردوسی

پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم فردوسی

یکی از خصیصه های تمایز انسان و حیوان زبان ...
بهار در ادب فارسی

بهار در ادب فارسی

منوچهری دامغانی بزرگترین شاعر طبیعت گرای ...
امیدوارم با هنرم مروج امور خیر خواهانه باشم

امیدوارم با هنرم مروج امور خیر خواهانه باشم

من با هنر زندگی می کنم و آرزو دارم که بتوانم ...
مهمترین وظیفه ما برگزاری اکسپوهایی برای  حمایت از هنرمندان است

مهمترین وظیفه ما برگزاری اکسپوهایی برای حمایت از هنرمندان است

امیر عبیداوی گفت؛ توجه به هنرمندان خطه خوزستان ...