BAMDADZAGROSONLINE.IR
کد خبر : 192628
دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ ، 12:25

سیدعلی صالحی: چقدر خوشحالم که حتی دربانِ هیچ سازمان و وزارتخانه‌ای نیستم، وگرنه از شدتِ مسئولیتِ مستقیم… دِق می‌کردم.

به گزارش بامداد زاگرس آنلاین  و به نقل از تیتر فرهنگی: سیدعلی صالحی، شاعر سرشناس کشورمان در آخرین یادداشت خود نسبت به وضعیت معیشتی مردم و دامن‌گیر شدن فقر در جامعه واکنش نشان داد. این یادداشت به شرح زیر است:

 
نوشتن از نوشتن
 
«در ستایشِ سکوت، هرگز خاموش نزیسته‌ام. در ستایشِ نوشتن، از نوشتن به نوشتن رسیده‌ام. نه مُرده‌ام خاموش خواهد شد، و نه کلماتم به انزوا آرام خواهند گرفت. به یاد آوردنِ این ایمانِ مجروح را به دوستی مدیونم که پرسید: «موضوع چیست که کم‌تر دست به قلم می‌شوی؟!» حق با توست دوست من، بعد از تحملِ طولانیِ مرموز‌ترین مرض، یعنی کرونا، هنوز هم با عوارضِ لجوج آن دست به گریبانم.
 
و دیگر این‌ که حقیقت دارد: کاری از کلمات ساخته نیست. سرعتِ فقر و تهدیدِ نان و حیرتِ هراس‌خورده‌ی خلایق، کلمات را از چشمِ نوشتن انداخته است. «نان» دیگر «غم» نیست که سوار بر «غبار» بیاید و امیدکی باشد که رهگذر است به این سپنج روزِ «رودار»! نان و ناموس، مدالِ سُنت‌زادِ این مردم و این تاریخ و اخلاقِ ایمانیِ زنده‌گانِ ماست؛ نیست؟!
 
چقدر خوشحالم که حتی دربانِ هیچ سازمان و وزارتخانه‌ای نیستم، وگرنه از شدتِ مسئولیتِ مستقیم… دِق می‌کردم. به این سؤالِ ساده‌ی تاریخی، گوشه‌ی چشمی را از دقت نگیرید: عبارتِ طولانی و پیچیده‌ی «نان» را چطور خواندید و چطور نوشتید که دیکته‌ی سیاست را صفر گرفتید تا با سیاستِ دیکته، همچنان بر کرسی داوری، قضاوت کنید؟! هر کودکِ فقیری که گرسنه بخوابد، سیاره‌ای بر سر مُسبب این مرارت خراب خواهد شد. صدای شکستنِ سکوت، همپای صدای شکستن استخوان فقیران و مظلومان و درماندگان برخواهد خاست. والی و موالی… همه‌ مردود!
 
سکوت، خاموشی، تحمل، این سه یار کهن، بر طومار اخلاقِ ملی به تکرارِ کسالت‌باری رسیده‌اند، که پیامی جز شکستن ندارند، زیرا نه نوشتن… دردی را درمان می‌کند و نه کلمه برای کاغذ ارمغانی می‌آورد. قرار بود «فقر» را ریشه‌کن کنید؛ «فقیر» را مقصر به میدانِ تازیانه طلب می‌کنید!
 
اندوهِ عمومی و تِلواسه‌ی ملی، نیرویی هول‌آور در پی می‌آورد که دماوندِ آسمان‌سای را غبار خواهد کرد. پتیاره‌های پول‌اندوز از هر نوع فروپاشی، استقبالی غرق در ذوقِ شیطانی خواهند کرد؛ زیرا چپاول تنها در شرایط ناامن ممکن است. نفرت بر او که کلاغ‌خوانِ نومیدیِ ناداران است، اما امید واهی نیز نان نمی‌شود. نان را می‌شود با کلمه نوشت، اما هیچ کلمه‌ای نان نمی‌شود. دریغا که نوشتنِ بی‌سود و بی‌ثمر، چگونه ستایش‌ات کنم؟!»

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار
بهار در ادب فارسی

بهار در ادب فارسی

منوچهری دامغانی بزرگترین شاعر طبیعت گرای ...
پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم فردوسی

پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم فردوسی

یکی از خصیصه های تمایز انسان و حیوان زبان ...
هدف مان آشنایی مردم با  محصولات هنری سرامیک است

هدف مان آشنایی مردم با محصولات هنری سرامیک است

در حال حاضر محصولات ما برای کشور بحرین و ...