آبادان از شهرهای پرهوادار فوتبال ایران محسوب می شود، شهری که زن و مرد از کودک تا مسن همه فوتبال را خوب بلندند و فوتبال برای این مردم سرگرمی و تفریح نیست و آبادانیها با رویای فوتبال زندگی میکنند. حتی انگار شهر آبادان به واسطه همین فوتبالش فارغ از محرومیتهای هشت سال جنگ تحمیلی زنده مانده است. اما تیم لیگ برتری شهر آبادان در سالهای اخیر نتوانسته لحظات چندان خوبی را برای مردم خود رقم بزند و تا بوده یا تیمشان بودجه و امکانات نداشته یا دستخوش تغییرات مدیریتی و آمد ورفت مربیان مختلف بوده است.
لیگ بیست و دوم برای نفت نسبت به سال های گذشته متفاوت بوده است؛ آن ها علاوه بر کسب نتایج ضعیف در انتخاب هایشان نیز دچار تردیدهای فراوان بوده اند. با رضا پرکاس لیگ را شروع کردند اما پس از شش هفته و کسب پنج امتیاز متوجه شدند که این انتخاب نمی تواند بار نفت را سالم به مقصد برساند و دست به انتخابی عجیب زدند و فیروز کریمی که سال ها از سطح اول فوتبال دور بود، دوباره خود را در میدان فوتبال دید و البته به یک وعده!
کریمی بعد از این که هواداران نفت با دسته گل به استقبالش آمدند و تجربه حضور قبلی در این تیم را داشت و البته مطمئن به توانمندی خود برای نجات نفت آبادان از رده های پایینی جدول، یک قول هم داد. او بارها در صحبت های شوخ طبعانه خود تاکید و باور داشت که نفت در رده تک رقمی قرار خواهد گرفت اما همین نفت رفته رفته راه قعر جدول را در پیش گرفت تا با کریمی طعم قعرنشینی را هم بچشد.
همین نتایج ضعیف مجددا مدیران نفت را نگران و آن ها را برای ادامه همکاری با این مربی دچار تردید کرد. هرچند خود کریمی گویا تصمیمش را گرفته بود و غیبت های مکررش در تمرینات نشان می داد که خود او به باورش برای رساندن نفت در جایگاه تک رقمی دچار تردید شده، هفته گذشته که آبادان را بدون خداحافظی ترک کرد و بعد هم استعفای خود را برای مدیران نفت فرستاد تا نفتی ها در ۱۱ هفته با دو بار تغییر روی نیمکت خود، رکورددار در بین تیم های لیگ برتری باشند.
اما سوال این است که مدیران نفت با چه هدفی پرکاس را اخراج و با چه هدفی فیروز کریمی را روی نیمکت نفت نشاندند، آن هم در حالی که حرف از مذاکرات با مربیان خارجی از جمله شفر سرمربی سابق استقلال تهران در میان بود. سوال دیگر این است که کلا ماموریت کریمی در نفت چه بود؟ وعده و زمان خریدن برای حضور بیشتر روی نیمکت یک تیم لیگ برتری یا واقعا ساختن نفت از نو؟ اما اصلا او برای چه آمد که رفت!
فارغ از هرآن چه ماموریت مدیران و فیروز کریمی در هفته های اخیر بوده است، به نظر می رسد نفت دچار انتخاب های اشتباه و شاید هم احساسی شده است. اشتباه از این نظر که این مدیران فکر می کردند شوک وارد کردن یعنی فقط تغییر اما به درست انتخاب کردن و هدر نرفتن هزینه ها در پی تغییرات متوالی توجه نداشتند.
کریمی هم رفت و حالا مدیران نفتی در پی سومین انتخاب خود هستند تا هر طور که شده این کشتی نفت به گل نشسته را نجات دهند؛ باید دید مربی خارجی مدنظر آبادانی ها آخرین انتخاب آن ها در این فصل خواهد بود یا تردید مدیران صنعت نفت همچنان ادامه خواهد داشت و انتخاب هایشان نمک روی زخم مردم فوتبالی این شهر خواهد بود؟
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه