به گزارش بامداد زاگرس آنلاین: روند اجتماعی شدن در دوران کودکی بسیار سریعتر ازدوران میانسالی و یا حتی بزرگسالی رخ می دهد. کودکان از زمانی که متولد میشود،درحال یادگیری هستند و به جرات می توان نیمی از آموخته های کودکان تا قبل از دورانابتدایی توسط کودک آموخته می شود. از این رو، والدین در تربیت اجتماعی فرزندان نقشحیاتی دارند و تربیت فرزند باید بهگونهای باشد که بتواند در اجتماع با سختیها وناملایمات، کنار آمده و شخصیت اجتماعی مناسبی بیابد. تربیت صحیح، نیاز به رعایتاصول، روشها و مهارتهای خاصی دارد که هر پدر و مادری باید به آنها توجه داشتهباشد و در کنار استفاده از تجارب دیگران، آنها را نیز به کار بندد. برخی از این اصول مثل اصل تکریم شخصیت، اصل وفای به عهد، اصل مسئولیت دادن، اصل عزّت نفس و اصلتقویت نظم و انضباط و ... اگر از دوران کودکی به بچه ها آموزش داده شوند، یقینادر آینده شاهد پرورش نسلی مسئولیت پذیر، بهنجار و مبادی آداب خواهیم بود. .خانواده ها در این مسیر خود نیز باید اصولی را رعایت کنند. مواردی نظیر محبت کردن،توجه کردن، دوستیابی، رابطه با اطرافیان، حل مساله و تصمیمگیری، حسن معاشرت،مهارت «نه گفتن»، غنیسازی اوقات فراغت بچه ها و ... بهمنظور آشنایی بیشتر با مختصات فرزند پروری و تبیین نقش والدین در خلق جایگاه اجتماعی شایسته برای فرزندان،
با «فاطمه رستمی» کارشناس ارشد روان شناسی و استاد دانشگاههم کلام شدیم:
هماهنگی و همکاری والدین در تربیت کودکان چه اثریدارند؟
یکی از نکات مهمی تربیتی کودکان این است که وقتیپدر و مادر دو سبک متفاوت تربیتی دارند، بچه ها دچار دوگانگی و گُم و گیج می شوند.آنها با سبک تربیتی ضد و نقیضی بزرگ می شوند و وجودشان سرشار از تناقضات و تعارضاتحل نشده باقی می ماند چون هماهنگی و یکنواختی تربیتی وجود نداشته است. هماهنگی والدین در تربیت کودک، بزرگترین عاملآرامش کودکان است! وقتی کودک متوجه می شود در خانه یکدستی وجود ندارد و بچه ها بااصول تربیتی چند نفر بزرگ می شوند، به این نتیجه می رسد که درست و غلطی وجود نداردو مجاز به انجام هر کاری هست! برای تربیت درست فرزندان باید دو بعد یعنی پدر ومادر با همدیگر هماهنگ باشند و عدم هماهنگی پدر و مادر بدترین موضوع برای تربیتفرزندان است، هماهنگی غلط بهتر از ناهماهنگی است چون ناهماهنگی به غلط در یک زمینهمنجر به اعمال تربیت اشتباه در این زمینه است، وقتی بچه بزرگتر میشود متوجه آنشده و اصلاح میکند. با توجه به اینکه در هفت سال اول زندگی فرزند تحتتأثیر مادر قرار دارد و در هفت سال دوم تحت تأثیر پدر است، اگر با هم هماهنگ نباشند تأثیرگذاری هر دو از بین میرود و شخصیت فرزند خراب میشود، پدر مادر بایدبا هم هماهنگ باشند و اگر مادر شاهد اشتباه پدر است و یا بالعکس بود در حضور فرزندباهم هماهنگ باشند و عنوان نکنند زیرا اختلاف این دو ثبات شخصیت کودک را دچار مشکل نکند.
متناسب بودن انتظار پدر و مادر از کودکان را به عنوان یکی از مهمترینعناصر تربیتی چگونه تبیین می کنید؟
تعیین انتظارات واقع بینانه از کودک، انتظاراتی که خیلی کم یا خیلی زیاد نیستند به او کمک میکند تا شایستگی و احساس سالمی از عزت نفس ایجاد کند. انتظارات سالم کودک را تشویق میکند و به او اجازه میدهد بدون اینکهبه او فشار بیاورد خوب عمل کند. بین او و والدین احساس امنیت و اعتماد ایجاد میشودو احساس استقلال و مسئولیت در کودک افزایش مییابد. انتظارات واقع بینانه همچنینشامل پذیرش اشتباهات در طول مسیر است و به کودک کمک میکند تا شکستها را به عنوانبخشی عادی از زندگی درک کند. پس والدین باید نقاط قوت فرزندشان را پیدا کنند ومحیطی ایجاد کنند که استعدادهای او را تشویق و پرورش دهد. داشتن انتظارات درزمینهای که فرزند شما در آن مهارت دارد، او را برای موفقیت آماده میکند و اجازهمیدهد انتظارات شما واقع بینانه باشد. والدین همچنین باید به خاطر داشته باشند کهحتی اگر کودک هنرمند یا ستاره فوتبال باشد، موفقیت او را تا آخر عمر تضمین نمیکند.درسهای زندگی مانند مسئولیتپذیری و اخلاق کاری، اغلب موفقیت فرزند شما را بسیاربیشتر از کارنامه او تعیین میکند؛ بنابراین انتظاراتی که از کودک توقع دارید بایدشامل تعادل بین استعدادها و مهارتهای زندگی باشد.
۳-تربیت عاطفی چیست و خانواده برای رسیدن به آن چه مراحلی را باید طی کنند؟
تربیت عاطفی شیوه ای از فرزندپروری است که به احساسات کودکان بها می دهد و رفتار آنان را نیز هدایت می کند. به طور کلی می توان گفت تربیت عاطفی آموزش مدیریت احساسات به کودک است؛ اینکه یاد بگیرد احساسات مختلف خود را بشناسد و به شکل مناسبی ابراز کند .با استفاده از این موضوع ، والدین به کودک کمک می کنند تا در حد توانایی های متناسب با سن خود درک و تبادل احساسی داشته باشد.
۱-ازاحساسات کودک خود آگاه باشید ۲-اجازهبیان احساسات را به کودکان بدهید زیرا احساسات فرصتی برای نزدیکی کودک به شما است. ۳-با همدلی به احساسات کودک گوش کنید ۴-محدودیتهایی را برای کودک مشخص کنید و به او کمک کنید راه حل های خوب پیدا کند. چه رفتارهایی در اجتماعی شدن کودکان با توجه بهمشغله های زیاد خانواده ها و تک فرزند بودن اکثر کودکان تاثیر دارد؟ متاسفانه این مشکل، امروزه در بسیاری از خانوادهها مطرح می شود؛ پدر و مادر به قدری درگیر مسائل خود هستند که دیگر وقتی برایدلجویی از فرزندان برایشان باقی نمی ماند؛ در حالی که داشتن این ارتباط از هروظیفه ای مهمتر است اغلب والدین از کودکانشان انتظار دارند که آنها ساکت باشند وتسلیم خواسته های آنان شوند؛ به خصوص زمانی که خارج از منزل همراه آنها هستند واین انتظار، حداقل تا بیست سالگی فرزند ادامه دارد و بعد از این سن منتظرند کهحصارها شکسته شود و فرزندشان ارتباط اجتماعی سالمی با دیگران برقرار کند!. بهترینکار برای افزایش مهارت اجتماعی کودکان این است که: ۱-برای فرزندانتان وقت بگذارید،۲- به صحبت های کودکتان به دقت گوش بدهید۳-زمان خواب برای کودک تان داستان بخوانید،۴-به صحبت های کودک خردسال تان نخندید۵-فرزندتان را در تعامل با سایر هم سن و سال ها یابزرگسالان قرار دهید. اگر زمان شما بهکلی پر است، بهتر است بچهها را به ایجادروابط دوستانه با همسالان خود تشویق کنید. مهدکودکها و خانههای بازی مخصوص بچهها،یکی از بهترین انتخابها برای شروع روابط اجتماعی هستند. ۵-هنگامی که به مکانهای جدید و پیش افراد غریبه میروید،در ابتدا علت ارتباط برقرار نکردن کودکان را از آنها جویا شوید. سپس با برخوردیگرم با سایرین، فرزند خود را به تقلید از خود تشویق کنید.۶-با کودک خود کارتون تماشا کنید و آن را با همتحلیل کنید؛ تماشای کارتون و تحلیل آن با بچههامهمترین عامل اجتماعی شدن کودک است.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه