به گزارش بامداد زاگرس آنلاین : مژده روا / مدیر مسئول پایگاه خبری پیک هفته دریادداشتی نوشت :میگویند:چراغی که به خانه رواست،به مسجد حرام است؛اما گویی سالهاست این چراغ از خانهای بهنام خوزستان دریغ شده و به خانههای دور و نزدیک دیگر سو روانه شده است.استانی که در دل خود خروارها نفت و گاز،کارون خروشان،آفتاب سوزان و مرزهای استراتژیک را جای داده،امروز درگیر معضلاتی است که با هیچیک از مواهب طبیعیاش همخوانی ندارد.
خوزستان،سرزمین طلای سیاه،در اوج گرمای تابستان و در میانهی گرد و غبار نفسگیر،همچنان با خاموشیهای مکرر دستوپنجه نرم میکند.این خاموشیها تنها خاموشی برق نیست،بلکه نماد خاموشی توجه ملی،خاموشی عدالت توسعه و خاموشی برنامهریزی هدفمند در این خطه است. چطور ممکن است استانی که قلب تپنده انرژی کشور است،در تأمین برق پایدار خود دچار ناترازی باشد؟چگونه نیروگاههایی که میتوانند در همین مرز و بوم ساخته شوند،در کیلومترها آنسوتر بنا میشوند و دود و آلایندگیاش به خوزستان بازمیگردد اما روشنی و سرمایشاش به دیگر استانها؟
این ناترازی نهتنها فنی،بلکه توسعهنیافته،اجتماعی و حتی اخلاقیست.مردمانی که سالهاست بار اقتصاد کشور را بر دوش میکشند،چرا باید با هر نسیم غباری، با هر افزایش دمایی و با هر نیاز مصرفی،در معرض قطع انرژی باشند؟
واقعیت این است که استان خوزستان نه تنها از لحاظ اقلیمی،بلکه از منظر جغرافیای انسانی و اقتصادی نیز نیازمند توجه خاص و برنامهریزی متوازن است.
مرزهای خوزستان نه صرفاً محل عبور کالا یا نگهبانی از امنیت ملی،بلکه فرصتی برای توسعه انرژیهای بومی و پاک هستند.ما نیازمند سرمایهگذاری پایدار و عدالتمحور در مرزهایمان هستیم؛نیروگاههایی که نهتنها نیاز محلی را تأمین کنند بلکه بتوانند در بلندمدت به شبکه ملی نیز خدمت برسانند.در کنار آن،ارتقای زیرساختهای انتقال،بهینهسازی مصرف و ایجاد صنایع پاییندستی در منطقه،ضرورتی است انکارناپذیر.
اگر باور داشته باشیم که آینده کشور از دل همین نقاط مرزی و غبارآلود عبور میکند،آنگاه خاموشیها به خاطره تبدیل میشوند، نه به هراس هر روزه.
باشد که در سایه عقلانیت و توجه به ظرفیتهای بیبدیل این استان،تابستانی روشنتر،زمستانی گرمتر و آیندهای امیدبخشتر برای مردم خوزستان رقم بخورد.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه