در این زمینه یک پژوهشگر تاریخ با اشاره به افسانهها، اساطیر و آداب و رسوم جشن چهارشنبهسوری بر تفاوت برگزاری این جشن در گذشته و امروز تأکید کرد و گفت: چهارشنبهسوری زنده نگهداشتن یادمانی است که روزگاری در این سرزمین در قالب جشنها، شادیها و پایکوبیهایی به شکل گسترده اجرا میشده است و اکنون به طور ناخودآگاه آن خاطرهها به شکل یادمانی سمبلیک حفظ میشود.
کوروش صالحیدر خصوص پیشینه چهارشنبهسوری و آداب و رسوم گذشته این جشن کهن ایرانی، اظهار کرد: این موضوع که جشن چهارشنبهسوری از چه زمانی آغاز شده است، مشخص نیست. حتی عدهای به باستانیبودن آن شک و شبه وارد کردهاند، اما به دلیل آنکه این جشن مربوط به آتش است و جشنهای آتش سبقه باستانی دارند، بر اساس مدارک و شواهد موجود میتوان برای این جشن پیشینه باستانی قائل شد. با این حال قطعاً کیفیت و شکل مراسم با آنچه امروز برگزار میشود متفاوت بوده است.
وی ادامه داد: ایرانیان باستان باور داشتند که در واپسین روزهای سال فروهرهای مردگان به زمین میآیند. از این رو بازماندگان آنها برای شادی ارواح رفتگان خود برخی مناسک مذهبی انجام میدادند که یکی از این مراسم افروختن آتش بر پشت بامها بوده است. بر این اساس بر روی پشتبامها آتش افروخته و در کنار آن خوراکیهایی برای شادی روان در گذشتگان قرار میدادند. در این مراسم همه اعضاء خانواده گرد آتش جمع میشدند و نیایش و سرود میخوانند. پیرترین عضو خانواده با کارد میوهها را به دو نیم کرده و آنها را برای بدرقه فروهرهای نیاکانشان پیشکش میکرده است.
صالحی با بیان اینکه «نیایش همگانی تا فروکش کردن شعلههای آتش ادامه داشته است»، عنوان کرد: پس از فروکش کردن آتش، کدبانوی خانه باقی مانده آتش را در مجمری میگذاشت تا در بامداد سال نو بر روی آن کندر، اسفند و چوب سندل گذارد و بدین وسیله نخستین لحظات و ساعات سال نو را با بوی خوش آغاز کنند.
وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از دلایلی که برای افروختن آتش در این شب یاد شده است، گرامیداشت گذر سیاوش، شاهزاده اساطیری ایران از آتش بوده است. این جشن یادبود شاهزادهای است که تن به فریب و نیرنگ سودابه نداد و برای اثبات بیگناهیاش از خرمن بزرگ آتش گذشت. گذر سیاوش از آتش برای سیاوش پایان کار نبود و او برای برقراری صلح میان ایران و توران مجبور به ایستادگی در برابر فرمان شاه شده و ناگزیر مجبور به مهاجرت شد که در نهایت با نیرگ و فریب سودابه و گرسیوز و به دست افراسیاب به شهادت رسید.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه «سیاوش در تاریخ و فرهنگ ایران نمادی از پاکی، مظلومیت، ظلمستیزی و تلاش برای صلح و دوستی است»، افزود: سیاوش نماد فردی است که خود را قربانی صلح میان ایران و توران کرد تا عفریته جنگ، مرگ، خونریزی و بیخانمانی را از سر آنها دور کند، اما جنگ افروزان، همیشه در طول تاریخ برای منافع خود دست به هر جنایتی زده و میزنند. بنابراین جشن چهارشنبهسوری را به شکلی میتوان زنده نگهداشتن یاد سیاوش دانست. در واقع سیاوش برای زنده نگهداشتن آرمانهایی مانند برای برقراری صلح و زنده نگهداشتن پاکی، مهر و دوستی میان آدمیان جان خود را ارزانی داشت.
صالحی با تأکید بر اینکه «چهارشنبهسوری یکی از جشنهای پیشواز نوروز است»، بیان کرد: از روزگاران دور، مردم پیش از نوروز دست به خانهتکانی زده و تلاش میکنند گرد، غبار و زنگار را از خود و زندگیشان بزدایند، به طوری که پاک، تمیز و آراسته سال نو را آغاز کنند. همچنین سفرهها نیز باید آراسته و پر باشند. از این رو در شب چهارشنبهسوری طی مراسمی، ملاقهزنی اجرا میشده است. به شکلی که خانوادههای نیازمند و کمتوان با کشیدن چادر یا پارچهای بر سر به در خانه توانگران میرفتند و در تاریکی شب در حالی که قابلمه یا سینی در دست داشتند، با ملاقه در خانه را میزدند و از صاحب خانه طلب عیدی میکردند.
وی اضافه کرد: معمولاً صاحب خانه به فراخور وضع مالی خود پیشکشی به ملاقهزن میداده است. این رسم به این دلیل برگزار میشد که در شب و روز عید، همه مایحتاج اولیه خود را داشته باشند و سفره همه پر باشد، بنابراین سال نو را با سفرهای پر و جامهای تمیز و نو آغاز کنند.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: یکی از مراسم شب چهارشنبهسوری پختن آش بوده است که به آن آش بیمار نیز گفته میشده است. این آش از این رو طبخ میشده است که در شب چهارشنبهسوری، مقداری را به بیمار خود بدهند و مابقی را به عنوان نذری میان مردم و به ویژه نیازمندان تقسیم کنند تا به امید دعای خیر آنها و آمدن ساعت و سال نو حال بیمار دگرگون شده و از درد و رنج و بیماری رهایی یابد.
صالحی گفت: همچنین در شب چهارشنبهسوری آتش افروخته میشده است و مردم به خواندن آواز، زدن ساز و دهل، دست افشانی و پایکوبی میپرداختند. آنها از روی آتش میپریدند و میگفتند «زردی من از تو، سرخی تو از من». آنها اندوه، کژی، ناپاکی و بیماری خود را به آتش میسپردند و آرزوی گرمی، روشنایی، سرخی و تندرستی میکردند.
وی اظهار کرد: بیشک آگاهیهای ما درباره این جشن بسیار اندک است و در منابع درباره آن سخنان چندانی وجود ندارد. در حالی که ما از جشنهای مهرگان، سده و جشنهای دیگر آگاهیهای ارزندهای داریم. با وجود این که امروزه آن جشنها فروغ چندانی ندارند، اما جشن چهارشنبهسوری با همه محدویتهایی که در برگزاری آن وجود داشته است مورد استقبال عمومی قرار گرفته و اجرا میشود.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه «پیوند این جشن با یادمان مردگان و نذر، نیاز و طلب آمرزش برای آنها از یک سو و گره خوردن این جشن با نوروز از سویی دیگر از عوامل مهم ماندگاری این جشن پس از قرنهاست»، ادامه داد: در خراسان رسم کهنی به نام چراغبرات وجود دارد. در این مراسم مردم بر سر مزار رفتگان رفته، شمع روشن کرده و با پخش کردن نذری، برای روح رفتگانشان طلب آمرزش و شادی میکنند. قطعاً این رسوم با یکدیگر در ارتباط هستند و با توجه به شرایط سیاسی و عقیدتی حاکم بر ایران در طی قرون گذشته تغییراتی پیدا کرده تا بتواند به حیات خود ادامه دهد.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر یادمان چهارشنبهسوری به شکلی زنده نگهداشتن یادمانی است که روزگاری در این سرزمین در قالب جشنها، شادیها و پایکوبیهایی به شکل گسترده اجرا میشده است و اکنون به طور ناخودآگاه آن خاطرهها به شکل یادمانی سمبلیک حفظ میشود. یادمان نیاکانی که دگرگونه زیستند و فرزندانی که امروز دگرگونه زندگی میکنند.
انتهای پیام
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه